تومان نیوز:در دهههای اخیر، بازارهای مالی نهتنها بستر تبادل دارایی، بلکه آیینهای از روان جمعی، احساسات انسانی و روایتهای اجتماعی بودهاند. آنچه به شکل نوسان نرخها و شاخصها و تحرکات سرمایهگذاری دربازارهای سهام، طلا، مسکن یا ارزهای دیجیتال دیده میشود، ریشه در ترسها، امیدها، خبرها و شایعاتی دارد که گاه بدون پشتوانه واقعی، اما با تأثیرگذاری بالا، رفتار سرمایهگذاران را جهت میدهند.
به گزارش پایگاه خبری تومان نیوز(toomannews)، رفتار اقتصادی افراد، بهویژه در شرایط ناپایدار، اغلب نه بر مبنای تحلیل عقلانی، بلکه بر پایه سیگنالهای اجتماعی، شنیدهها و احساسات جمعی شکل میگیرد. در چنین شرایطی، مفاهیمی مانند «رفتار تودهای»، «پیشبینی خودمحققشونده» و «روایتسازی»، از عناصر کلیدی در تبیین تحولات بازار میشوند. این موضوع، مرزهای کلاسیک اقتصاد را با روانشناسی و جامعهشناسی درمینوردد و بستری برای رشد اقتصاد رفتاری فراهم میآورد.
بازار سهام پس از بازگشایی مجدد، در پی جنگ ۱۲ روزه رژیم صهیونیستی علیه ایران، وارد فاز اصلاحی شد؛ در این دوره فضای کلی بازار تحت تأثیر نگرانیهای سیاسی و ابهام در تصمیمگیریهای اقتصادی، با فشار فروش در اغلب گروهها همراه بود. اما پس از چند روز قرمزپوشی تابلوها، شرایط به حالت متعادلتری بازگشت و در هفته جاری، به طور نسبی متعادلتر شد؛ تعادلی که اگرچه بهمعنای پایان ماجرا نیست، اما میتواند نشانهای از بازگشت نسبی اعتماد سرمایهگذاران باشد. در چنین شرایطی، رفتار بازار بیش از پیش نیازمند تحلیلهایی فراتر از دادههای مالی صرف است.
روانشناسی اقتصادی و روایتسازی در بازارهای مالی
جعفر خیرخواهان، اقتصاددان و مترجم، در گفتوگو با سنا با تأکید بر پیوند عمیق میان روانشناسی، اقتصاد و جامعهشناسی، تحلیل رفتار انسانها در بازارهای مالی را ترکیبی از این سه حوزه دانست. به باور او، واکنشهای افراد به بازار، از ذهن و روان فردی نشأت میگیرد، اما در بروز اجتماعی، به رفتارهای جمعی تبدیل میشود و نمود جامعهشناختی پیدا میکند.
خیرخواهان با اشاره به نظریههای رابرت شیلر، برنده جایزه نوبل اقتصاد، مفهوم روایتسازی یا وایرال شدن اطلاعات را یکی از عوامل مهم شکلدهنده به رفتار جمعی در بازار دانست.
از منظر او، بسیاری از رفتارهای بازار بهویژه در بورس، ناشی از شکلگیری روایتهایی است که بهسرعت منتشر میشوند و منجر به شکلگیری موجهای خرید یا فروش میشوند. این رفتارها معمولاً در پی انگیزههایی همچون حداکثر کردن مطلوبیت و درآمد و با فرض خرید ارزان و فروش گران در آینده انجام میشوند؛ آیندهای که تحلیل و پیشبینی آن بر پایه دادههای محدود یا نامعتبر، ریسک بالایی دارد.
او هشدار داد در چنین فضایی، اطلاعات نادرست یا ناقص میتواند اثرات گستردهای داشته باشد. برای نمونه، انتشار یک خبر درباره کاهش تعرفه واردات ممکن است بدون آنکه هنوز تصمیمگیری رسمی صورت گرفته باشد، بازار را دچار نوسان کند. همین مکانیسم در بازار سهام نیز قابل مشاهده است؛ جایی که حتی شایعهای درباره افزایش قیمت یک دارایی، میتواند تقاضا را بالا ببرد، عرضه را محدود کند و در نهایت همان گرانیای را رقم بزند که اصلاً قرار نبوده رخ دهد.
به اعتقاد خیرخواهان، این رفتارها به پدیدهای منجر میشود که در اقتصاد به آن «پیشبینی خودمحققشونده» گفته میشود؛ وضعیتی که در آن، واکنش افراد به یک پیشبینی، خود به تحقق آن پیشبینی منجر میشود. در چنین ساختاری، افراد سیگنالهایی را که از بازار میگیرند، معتبر تلقی کرده و رفتار خود را بر همان اساس تنظیم میکنند، در نتیجه، چرخهای از رفتارهای تقویتشده شکل میگیرد که از واقعیتهای اقتصادی فاصله دارد.
نقش ترندسازی و دسترسی به اطلاعات در رفتار عمومی بازارها
پیام الیاسکردی، کارشناس بازار سرمایه هم، به بررسی رفتار عمومی مردم در بازارها و نحوه شکلگیری روندهای مالی پرداخت. به گفته او، معمولاً در مقاطعی که بازارها وارد فاز رشد مثبت میشوند، نظیر بورس در سال ۱۳۹۹، بازار طلا در سال گذشته یا مسکن در سال ۱۳۹۵، جریان ورود نقدینگی توسط مردم افزایش مییابد. در این موارد، رفتار عمومی به شکلدهندهی اصلی مسیر بازار تبدیل میشود.
الیاسکردی تأکید کرد برخی فعالان حرفهای به دلیل دسترسی سریعتر به اطلاعات یا قدرت تحلیل بالاتر، زودتر از بقیه متوجه آغاز روندهای جدید میشوند و با ورود به بازار در زمان مناسب، از فرصتهای سودآور بهرهمند میشوند. در مقابل، مردم عادی اغلب زمانی وارد بازار میشوند که روندها به اوج رسیدهاند. همین موضوع باعث میشود بسیاری از آنها، بهجای بهرهبرداری از بازار، قربانی نوسانات آن شوند.
او رفتار فعالان حرفهای را معکوس رفتار عمومی توصیف کرد. این افراد در کف قیمتی وارد میشوند و در قله قیمتی خارج میشوند. در مقابل، مردم عادی معمولاً بهدنبال روندهای ناگهانی حرکت میکنند و گاهی خود به روندساز بازار تبدیل میشوند، بدون آنکه دیدگاه بلندمدت یا تحلیلی داشته باشند.
الیاسکردی با ذکر مثالهایی از تجربه سرمایهگذاری در دبی، به اهمیت تشخیص بهموقع فرصتها اشاره کرد. او توضیح داد در سال ۲۰۰۰، زمانی که اتوبان شیخ زاید هنوز شناختهشده نبود، سرمایهگذاری خاصی در آن منطقه انجام نمیشد. اما افرادی که زودتر از دیگران از تحولات آینده اطلاع داشتند، از سودهای بزرگی بهرهمند شدند. این مثال نشان میدهد که سودآوری واقعی در بازار، معمولاً نصیب کسانی میشود که قبل از عمومیشدن ترندها وارد بازار شدهاند.
این کارشناس بازار سرمایه در جمعبندی دیدگاه خود، بر اهمیت بازار اولیه نسبت به بازار ثانویه تأکید کرد. به اعتقاد او، تا زمانی که تولید و اقتصاد واقعی در وضعیت مناسبی قرار نداشته باشد، بازار سهام نمیتواند رشد پایداری تجربه کند. سوددهی شرکتهای بزرگ، محیط اقتصادی سالم و ثبات تصمیمگیریهای کلان، از پیشنیازهای حیاتی برای ایجاد امنیت سرمایهگذاری و تشویق به رفتارهای بلندمدت در بازارها هستند. از نظر او، حمایت از بازار ثانویه تنها زمانی موفق خواهد بود که دولت زمینههای رشد در بازار اولیه را فراهم کند.
رفتارهای روانی، اضطراب و حافظه تاریخی در اقتصاد ایران
سمیه توحیدلو، جامعهشناس، هم تأکید کرد: در تنشهایی مانند جنگ یا بیثباتی سیاسی و اقتصادی، مکانیزمهای دفاعی افراد فعال میشود و ترس از آینده نامعلوم، به اضطراب دائمی و رفتارهای غیرعقلانی جمعی منجر میشود. او به پدیده ترس از جاماندن یا FOMO بهعنوان یکی از محرکهای مهم شکلگیری صفهای خرید اشاره کرد؛ وضعیتی که در آن، منطق فردی کنار گذاشته میشود و حرکت جمعی یا تودهای جایگزین میشود.
بهباور او، این صفها نوعی تسکین جمعی برای مقابله با اضطراب ناشی از بیاعتمادی و ترس از آینده هستند. فرد در این شرایط احساس میکند در بیثباتی تنها نیست. این رفتار نه قابل ارزشگذاری است و نه قابل سرزنش، درست مانند تب که نتیجه یک اختلال بیرونی است و نباید محکوم شود.
او با اشاره به این که در زمان جنگ، تعطیلی بورس به گریز از ریسک منجر شد، توضیح داد: با این حال تجربه مزبور نشان میدهد سیاستهایی مانند تعلیق بازار، تنها فشار فروش را متراکم میکند.
او با اشاره به شرایط اقتصادی ایران گفت در مواقع کاهش قطعیتهای اقتصادی و افت شاخصهای کلان، داراییهایی مانند پول ملی دیگر نقش ذخیره ارزش را ندارند. در این زمان، مردم به داراییهای ملموس و فیزیکی مانند طلا، زمین، ارز و حتی سهام پناه میبرند. افراد با داشتن این داراییها احساس امنیت بیشتری در برابر تورم دارند.
توحیدلو بر نقش حافظه تاریخی جامعه ایران در این رفتارها تأکید کرد. مردمی که دههها با تورم و بحران مواجه بودهاند، تجربههای اقتصادی را در قالب عادتوارههایی به نسلهای بعد منتقل کردهاند. به همین دلیل خرید ارز، طلا و داراییهای نقدشونده صرفاً یک واکنش آنی نیست، بلکه نوعی دانش انباشتهشده و محافظتی است که حتی در کشورهای توسعهیافته نیز مشاهده میشود، مانند بحران مالی ۲۰۰۸ آمریکا.