تومان نیوز:تکنرخی کردن ارز، سیاستی تکراری و پرهزینه، فشار اقتصادی بیشتری بر معیشت خانوارها و تولیدکنندگان در اقتصاد تحریمزده ایران وارد کرده است.
به گزارش پایگاه خبری تومان نیوز(toomannews)،تکنرخی کردن ارز، سیاستی که سالها بهعنوان نسخه نجات اقتصاد ایران معرفی شده است. دولتها همواره اینگونه استدلال کردهاند که اگرچه اجرای این سیاست به افزایش قیمت دلار منجر میشود، اما در نهایت تأثیری مثبت بر معیشت خانوارها و تولید داخلی خواهد داشت. اما آیا این ادعا با واقعیتهای اقتصاد ایران همخوانی دارد؟
اقتصاد تحریم شده ایران، با ساختاری وابسته به واردات و ناکارآمدیهای گسترده در بخش تولید، سالهاست که از تبعات سنگین نوسانات نرخ ارز رنج میبرد. هر شوک ارزی به معنای افزایش هزینههای تولید و رشد قیمت کالاهای اساسی است. بررسیها نشان میدهند که هر ۱۰ درصد افزایش در نرخ ارز، بهطور متوسط ۱۵ تا ۲۰ درصد به هزینه مواد اولیه وارداتی میافزاید و به دنبال آن، هزینه تولید کالاها نیز ۵ تا ۷ درصد افزایش مییابد. این روند در نهایت به کاهش تولید ناخالص داخلی منجر میشود، بهطوریکه بر اساس آمار، افزایش ۲۰ درصدی نرخ ارز باعث کاهش ۳ درصدی در تولید ناخالص داخلی شده است.
اما آسیب اصلی این سیاستها بر معیشت خانوارها وارد میشود. در ساختاری که بخش عمدهای از کالاهای مصرفی و اساسی از طریق واردات تأمین میشود، هرگونه افزایش نرخ ارز مستقیماً قیمت مواد غذایی، دارو و کالاهای ضروری را افزایش میدهد. این افزایش، بهویژه برای خانوارهای کمدرآمد که سهم بیشتری از درآمدشان صرف تأمین نیازهای اولیه میشود، فاجعهبار است. مطالعات نشان میدهند که افزایش ۲۰ درصدی نرخ ارز، قیمت کالاهای وارداتی را بهطور متوسط ۲۵ درصد افزایش میدهد و قدرت خرید خانوارها را بهشدت کاهش میدهد.
این فشار اقتصادی، خانوارها را به حذف یا جایگزینی کالاهای ضروری با کالاهای کمکیفیتتر وادار کرده است. گزارشها نشان میدهند که متوسط هزینه یک خانوار شهری در سال ۱۳۹۹ نسبت به سال ۱۳۹۶، بیش از ۱۸ درصد کاهش یافته است. در واقع، سفرههای خانوارها کوچکتر و کیفیت زندگی آنها به شکل محسوسی افت کرده است. خانوارهایی که پیشتر در مرز فقر قرار داشتند، اکنون به زیر خط فقر سقوط کردهاند.
در این شرایط اکنون زمان آن رسیده است که سیاستگذاران، بهجای اتخاذ سیاستهای کلیشهای و بدون پشتوانه، با نگاهی واقعبینانه و علمی، راهکارهایی متناسب با ساختار اقتصادی کشور ارائه دهند. زیرا در شرایط فعلی، ادامه این مسیر، چیزی جز تشدید فشار بر خانوارها و تولیدکنندگان و گسترش نابرابری در پی نخواهد داشت. با این وجود تیم اقتصادی دولت چهاردهم به رهبری عبدالناصر همتی نه تنها از تجربه سالها گذشته درس نگرفته بلکه حالا در بدترین شرایط ممکن میخواهد یک سیاست شکست خورده را دوباره آزمایش کند؛ سیاستی که مردم قربانیان اصلی آن هستند.
کابوس نوسانات ارزی
نوسانات نرخ ارز یکی از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر اقتصاد کشور است؛ بهگونهای که نهتنها بر شاخصهای کلان اقتصادی مانند تورم و سرمایهگذاری اثر میگذارد، بلکه بهطور مستقیم و غیرمستقیم بر معیشت و رفاه خانوارها نیز تأثیر عمیقی دارد. این موضوع ناشی از این است که بخش زیادی از کالاهای مصرفی، مواد اولیه و تجهیزات صنعتی از طریق واردات تأمین میشود و افزایش نرخ ارز مستقیماً باعث افزایش قیمت این اقلام میشود و هزینههای زندگی را بالا میبرد.
افزایش نرخ ارز مستقیماً باعث رشد قیمت کالاهای وارداتی، از جمله مواد غذایی، دارو، انرژی و کالاهای مصرفی ضروری میشود. این تغییرات، بهویژه برای خانوارهای کمدرآمد که بخش عمدهای از درآمد خود را صرف تأمین کالاهای اساسی میکنند، فشار اقتصادی قابلتوجهی ایجاد میکند. کاهش قدرت خرید، منجر به کاهش سطح مصرف خانوارها، به تعویق افتادن نیازهای ضروری مانند درمان و آموزش، و در نهایت کاهش کیفیت زندگی میشود.
علاوه بر اثرات مستقیم، تغییرات نرخ ارز بر متغیرهای کلان اقتصادی نیز تأثیر میگذارد و در نهایت بر رفاه خانوارها اثر غیرمستقیم دارد. افزایش نرخ ارز معمولاً با رشد تورم همراه است، زیرا هزینه تولید کالاها و خدمات داخلی به دلیل وابستگی به مواد اولیه وارداتی افزایش مییابد. این تورم، علاوه بر افزایش هزینههای زندگی، میتواند باعث کاهش پسانداز و کاهش توان سرمایهگذاری خانوارها شود.
همچنین، نوسانات نرخ ارز میتواند اعتماد سرمایهگذاران را کاهش داده و در نتیجه باعث افت سرمایهگذاری در بخشهای مولد اقتصادی شود. این وضعیت به کاهش رشد اقتصادی، افزایش نرخ بیکاری و کاهش فرصتهای شغلی منجر میشود که در نهایت رفاه اقتصادی خانوارها را کاهش میدهد.
تأثیر تغییرات نرخ ارز تنها به حوزه اقتصادی محدود نمیشود. افزایش قیمت دلار میتواند پیامدهای اجتماعی عمیقی به دنبال داشته باشد. کاهش قدرت خرید و افزایش هزینههای زندگی، بهویژه در خانوارهای کمدرآمد، میتواند منجر به افزایش فقر شود. خانوارهایی که پیشتر در مرز فقر بودند، با افزایش هزینهها به زیر خط فقر سقوط میکنند. این مسئله علاوه بر کاهش سطح رفاه، باعث افزایش نارضایتی اجتماعی، بیثباتی سیاسی و کاهش انسجام اجتماعی میشود.
چگونه نوسانات ارز، سفرههای خانوار را کوچکتر میکند؟
افزایش نرخ ارز، بهویژه در کشورهایی همانند ایران که بخش بزرگی از کالاهای مصرفی و اساسی آنها از طریق واردات تأمین میشود، اثرات قابلتوجهی بر معیشت خانوارها دارد. این تأثیرات بهصورت مستقیم از طریق افزایش هزینه کالاهای وارداتی و بهصورت غیرمستقیم از طریق رشد قیمت کالاهای تولید داخلی که وابسته به مواد اولیه وارداتی هستند، نمود پیدا میکند.
افزایش نرخ ارز موجب افزایش قیمت کالاهای وارداتی میشود. مواد غذایی، دارو و کالاهای مصرفی که بخش اصلی سبد مصرفی خانوارها را تشکیل میدهند، مستقیماً تحت تأثیر افزایش نرخ ارز قرار میگیرند. مطالعات متعددی نشان میدهد که افزایش ۲۰ درصدی در نرخ ارز بهطور متوسط باعث ۲۵ درصد افزایش در قیمت کالاهای وارداتی میشود. این افزایش هزینه بهطور خاص برای خانوارهایی که توان مالی کمتری دارند، به معنای کاهش دسترسی به کالاهای ضروری است. بررسی روند تورم کالاهای وارداتی از ابتدای دهه ۹۰ حاکی از همبستگی بالا با تغییرات نرخ ارز در بازار آزاد دارد.