تومان نیوز:دیروز رییس سازمان محیطزیست کشور به همراه رییس منابع طبیعی و جمعی از مسوولان سیستانوبلوچستان از بستر تالاب خشکیده هامون بازدید کردند. توجه کنید از بستر تالاب خشکیده هامون!
به گزارش پایگاه خبری تومان نیوز(toomannews)، دیروز حین بازدید طبق روال چند ماهه اخیر طوفان شدیدی استان سیستانوبلوچستان را درنوردید. با اینکه مدتی پیش تمامی شهرهای استان سیستانوبلوچستان درگیر طوفان گرد و غبار شده بود، اما دوباره ریزگردها به این استان هجوم آورده و نفس اهالی را تنگ کرده و از طرفی موجب کاهش دید افقی شده است. حتی بر اثر طوفان شدید تمام مقاطع تحصیلی این منطقه تعطیل اعلام شد.
براساس تصاویری که از بازدید رییس سازمان محیطزیست در رسانه ایرنا منتشر شده است، آقای سلاجقه میان طوفان شن به گفتههای هموطنان خسته گوش داد.
اما آیا هنوز وقتی برای احیای تالاب هامون است؟!
بسیاری از کارشناسان محیطزیست بر این عقیدهاند که اگر به همین منوال پیش رود امیدی به احیای تالاب هامون نیست و یکی از پیامدهای آن مهاجرت ۴۰۰ هزار نفری ساکنان منطقه است. حضور رییس سازمان محیطزیست در زمانهای که دیگر امیدی به نفس کشیدن در آن منطقه نیست نه مردم را شاد میکند، نه دریاچه هامون را زنده.
شاید برنامهریزی دقیق و حسابشده با کمک مالی از وزارت نیرو و توافق جدید با افغانستان مردم خونگرم استان سیستانوبلوچستان را شاد کند. اما این روزها به باور بسیاری از کارشناسان محیطزیست دید و بازدیدها دیگر فایدهای ندارد و باید اینگونه رفتارهای پوپولیستی را کنار گذاشت و با برنامهریزی وارد میدان شد.
ماجرای مرگ تالاب هامون
با اینکه کمتر کسی است که ماجرای مرگ هامون را نداند، اما باید گفت سالهاست که از هامون صدای قایقهای موتوری صیادی و طوقدریها نمیآید. تالاب هامون بیآب و خشک مانده و هیچ پرندهای به آن مهاجرت نمیکند. تا چشم کار میکند، زمینی خالی است که فقط خیالی از آب در آن باقی مانده.
روستاهای مرزی سیستان کمکم خالی میشوند و مردم خانهها را رها میکنند و برای پیدا کردن زندگی به شهری دیگر میروند. مثل اهالی روستای قرقری بخش هیرمند که تا تالاب و مرز ایران و افغانستان فاصله کمی دارد و خشک شدن تالاب هامون کمکم آن را به روستایی خالی از مردم تبدیل میکند.
روستا در روزهای پرآبی و حال خوشش ۱۲۰ خانوار داشت، اما حالا فقط ۲۰ خانواده ماندهاند و باقی کوچ کردهاند. آنهایی که ماندهاند فقط میتوانند چند دام کوچک نگه دارند، چون آبی برای نگهداری از آنها باقی نمانده. ۹۰ درصد اهالی، کارشان را که صیادی و کشاورزی بود از دست دادهاند و بخشی از آنها هم روستا را به امید پیدا کردن زندگی در جایی دیگر ترک کردهاند. دیگر خبری از صیادان هیرمند نیست، همه کوچ کردند و رفتند. چه بسا در طول ماههای اخیر بیش از ۱۰ هزار نفر از مردم زابل مهاجرت کردهاند. این مساله میتواند مانند دهه ۴۰ موج مهاجرت بزرگی در پی داشته باشد و موجب شود مردم سیستانوبلوچستان منطقه را ترک کنند. ترک منطقه یعنی نابودی قسمت جنوب شرقی ایران.
بازدید نمایشی سلاجقه از تالاب هامون
«محمد درویش» فعال محیطزیست درخصوص بازدید رییس سازمان محیطزیست از بستر خشک هامون به «جهانصنعت» گفت: به نظرم رییس سازمان محیطزیست پیش از عزیمت به بستر خشک تالاب هامون باید یک برنامه دقیق برای ارائه داشت، چراکه مردم تنها با حضور او شاد یا با عدم حضورش ناراحت نمیشوند. ایشان باید برای ساکنان منطقه خبرهای خوبی میآورد، نه اینکه بدون برنامه و دستاوردی به آن منطقه برود. به نظرم در چنین شرایطی که به خاطر وضعیت اقلیمی و خشکی تالاب هامون بادهای موسمی ۱۲۰روزه به بیش از ۱۶۰روزه تبدیل شده است، دیگر رفتارهای پوپولیستی معنایی ندارد.
وی افزود: حقآبه هیرمند به هر دلیلی قطع شده است، که باید رایزنیها و توافقات را برای مردم بیان میکردند. آقای سلاجقه به جای بازدید نمایشی باید اظهار میکردند که مردم را درک میکنند و به زودی برای مشکلات تنفسی و مرگ تالاب هامون درمانی پیدا میکنند. وگرنه صرف حضور دو ساعت در کنار مردم مشکلی را حل نخواهد کرد.
این کارشناس محیطزیست با اشاره به چیدمان توسعه بیان کرد: باید تلاش شود تا چیدمان توسعه در این منطقه تغییر کند. باید برای رهایی از این شرایط از بادهای موسمی نهایت استفاده را کرد. در مناطقی که این استان کم ندارد، توربینهایی قرار بگیرد و از آن برق تولید کنند. در این شرایط میتوانند برق را به افغانستان بفروشند و در مقابل حقآبه تالاب هامون را بگیرند.
سد کجکی روی هیرمند
وی ادامه داد: تا قبل از احداث سد کجکی روی هیرمند، دولت افغانستان اگر اراده میکرد هم امکان جلوگیری از حقآبه هامون را نداشت. حتی بیش از ۸۰۰ میلیون مترمکعب آب به هامون و چاهنیمههای ایران میرسید. بهتدریج بعد از احداث سد کجکی توانستند آب را مدیریت کنند. اولین نشانههای نگرانی در اوایل دهه ۸۰ در هامون ایجاد شده بود و شاهد خشکسالیهای پیوسته بودیم. حتی فشارهایی میآوردند و افغانستان کوتاه میآمد. بعد از آنکه طالبان سقوط کرد و دولت مجاهدین سرکار آمدند، شرایط بهتر شد و حقآبه به سوی ایران رها میشد. این شرایط وجود داشت تا زمانی که به کمک ترکیه بند کمالخان در دولت اشرف غنی ساخته شد.
در سال ۹۸، افغانستان در یک حرکت عجیب مسیر رودخانه را تغییر داد و حتی اگر آب از بند کمالخان سرریز هم بکند، به سمت هامون نمیآید و به سمت گودزره میرود. دولت ایران در آن زمان کمکاری کرد که اجازه داد مسیر رودخانه تغییر کند، چراکه در آن زمان افغانستان میگفت: «اگر به ما پول بدهید ما به شما آب میدهیم.» و زیر تعهد ۸۰۰ میلیون مترمکعب خود زده بودند. پس از سقوط دولت اشرف غنی، طالبان ادعا کرد که «ما حق برادران ایرانی را میدهیم.»، ولی در عمل حقآبه ایران را ندادند و امسال تصاویر ماهوارهای حاکی از آن است که یک میلیارد مترمکعب آب را به سمت گودزره رها کردهاند و سد کجکی در بهترین شرایط خود است، ولی حاضر نشدند آب را به ایران بدهند و این دهنکجی بزرگی است.
افغانستان با تغییر مسیر هیرمند، جنایت جنگی انجام داد
درویش ادامه داد: تغییر مسیر رودخانه در ردیف جنایتهای جنگی است و هیچ دولتی حق ندارد مسیر رودخانه را تغییر دهد، چراکه سبب میشود تمام زیستمندانی که طی میلیونها سال در پایاب رودخانه زیستهاند، نه فقط انسانها، بلکه حیوانات و گیاهان آسیب جدی ببینند. افغانستان این جنایت را انجام داده و میتواند تحت پیگرد قضایی در مجامع بینالمللی قرار گیرد، اما ارتباط دیپلماسی با طالبان که هیچ تعهد و منطقی را نمیپذیرد و خود را جزو هیچ مجمع بینالمللی نمیداند، امکانپذیر نیست و باید با منطق جدیتری با آن صحبت شود.
وی اظهار کرد: چارهای نداریم که در مسیر شیرینسازی دریای عمان که به مشهد میرود، حقآبه شرب مردم زابل که حدود ۴۰ میلیون مترمکعب است را تامین کنیم تا از نظر پدافند غیرعامل هم شهر زابل آسیبپذیر نباشد و اگر به هر دلیل خشکسالی شد یا دو دولت در اختلافنظر سیاسی قرار گرفتند، در مضیقه قرار نگیرند. چراکه این حقآبه یک اهرم فشاری است برای هر دولتی که در افغانستان بر سر قدرت میآید.
درویش بیان کرد: اگر افغانستان پایش را روی گلوی هیرمند بگذارد، دولت ایران با یک مهاجرت ۴۰۰ هزار نفری روبهرو خواهد شد که تبعات بسیار زیادی دارد و ممکن است باعث شود دولت ایران در مقابل افغانستان کوتاه بیاید. خردمندانه این است که وابستگی صد درصدی به آب یک کشور خارجی برای تامین آب شرب یکی از شهرهای راهبردیمان را به کمینه خود کاهش دهیم. وقتی دولت میتواند ظرف دو سال آب را از دریای عمان به یزد برساند، حتما میتواند در یک سال آب را به زابل برساند.
این کارشناس محیطزیست با اشاره به اینکه تالاب هامون بیش از ۶۰ سال است که درگیر مشکلات حقآبه است، بیان کرد: تصفیهخانهها قدرت تصفیه آب منطقه را ندارند و شرایط بسیار سخت و دشوار است و عملا آبی برای شرب مردم وجود ندارد. در طول ماههای اخیر بیش از ۱۰ هزار نفر از مردم زابل مهاجرت کردهاند. این مساله میتواند مانند دهه ۴۰ موج مهاجرت بزرگی در پی داشته باشد و موجب شود مردم سیستانوبلوچستان منطقه را ترک کنند. مهاجرت آنها تنشهای اجتماعی و امنیتی فوقالعادهای برای ایران به وجود میآورد و نباید اجازه دهیم کار به اینجا برسد. چون تامین آب با تانکر هم بسیار سخت و دشوار است، بهترین کار این است که دولت ایران در کوتاهمدت با طالبان- که- شریک تجاری آنهاست- صحبت کند تا از یک میلیارد مترمکعب آب پشت سد کجکی، حقآبه ایران را رها کنند.
ناتوان از یک مذاکره معمولی با طرف افغانستانی
به گفته درویش در بحث حقآبه هیرمند تمامی دولتها، از عهده یک مذاکره معمولی با طرف افغانستانی برنیامدهاند و هر سال حقمان از این رودخانه کاهش مییابد.
او در ادامه گفت: با توجه به ضعف اقتصادی دولت افغانستان و نیاز این کشور به برق، انرژی و سوخت، میتوانستیم در یک توافقنامه با این کشور به ازای برق از آنها آب بگیریم. ضمن اینکه تضمینهای حقوقی لازم را نیز از آنها بگیریم. چهبسا خوشبختانه هنوز مدیریتی که در وزارت نیروی ایران حاکم است در افغانستان حاکم نیست. البته اگر برخی مسوولان وزارت نیروی ایران در افغانستان حضور داشتند، یک قطره آب هم به ایران نمیرسید. با این وزارت نیرو باید آستین بالا بزند و هزینه توربینهای بادی را پرداخت کند، چراکه آنگونه که پیداست سازمان محیطزیست بودجهای برای احیای تالابهای کشور ندارد.