تومان نیوز:یک استاد دانشگاه، با تاکید بر اینکه تا زمانی که شاهد دولتی بودن نظام بانکی هستیم نظارت نمیتواند محقق شود، گفت: نهاد ناظر باید مستقل باشد.
به گزارش پایگاه خبری تومان نیوز(toomannews)، علی مدنیزاده، افزود: گرفتاری بزرگ کشور ما این است که ما به نظام علمی بینالمللی متصل نیستیم.
به گفته او بانکداری را هم به روش خودمان خلق میکنیم. تصمیم گرفتهایم همه چرخها را بلا استثنا خودمان اختراع کنیم.
طبق گزارش جماران، این استاد اقتصاد دانشگاه شریف که در نشست بررسی «الزامات پیادهسازی نظارت بانکی موثر در ایران» در دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران سخن میگفت، با تاکید بر ضرورت نظارت بانکی در کشور خاطرنشان کرد: برای اعمال نظارت بر بانکها، نهادهای ناظر باید ابتدا کفایت سرمایه بانکها را زیر نظر بگیرند و از آن مطمئن شوند و رصد کنند که آیا بانک به اندازه کافی دارایی نقد نگه میدارد و از شاخص نقدینگی خوبی برخوردار است یا خیر، علاوه بر آن، زیر نظر داشتن مساله وامدهی ارتباطی نیز ضرورت بسیار زیادی دارد. ناظر بانک باید این سه شاخصه را مرتب رصد کند تا وارد قسمتهای خطرناک نشوند.
دریافت ۱۲ تومان تسهیلات، تنها با هزینه کرد یک تومان!
وی با بیان اینکه بانکداری بیزینس جذابی است که در آن مثلا فردی میتواند یک تومان سرمایه بیاورد، ۱۲ تومان سپرده جذب کند و این ۱۲ تومان را به خودش تسهیلات بدهد، افزود: یعنی میتواند با یک تومن، ۱۲ تومن بگیرد!
اگر پس ندهد هم بانک مرکزی باید جواب دهد! چرا بسیاری علاقه دارند بانک بزنند، به این دلیل که از این زوایا تجارت جذابی است و با یک تومان میتوانند به خودشان ۱۲ تومان تسهیلات بدهند.
بازی خطرناک وام دهی بانکها به ذی نفعان خود
وی ریشه اصلی مسالهای که در سالهای ۹۳ تا ۹۶ اتفاق میافتاد را انباشت داراییهای مسموم و ناترازی بانکها و وامدهی به ذینفعان، عنوان کرد و گفت: بانک مرکزی باید بهشدت مانع وامدهی بانکها به دینفعان خود شود.
این بازی خطرناکی است که باعث میشود مردم در آن بازنده باشند. تنظیمگرها نباید اجازه دهند چنین بازی خطرناکی آغاز شود، اما وقتی ضعف نظارت از سوی بانک مرکزی وجود داشته باشد، باعث میشود این وامدهیهای ارتباطی اتفاق بیفتد و از سوی دیگر داراییهای مسموم و ناترازی بانکی در سیستم بانکی شکل بگیرد.
مدنیزاده با بیان اینکه ضعف نظارتی بانک مرکزی باعث ایجاد ناترازی در سیستم بانکی شده که خود را به شکل اضافه برداشت نشان داده است، گفت: اشتباه اضافه برداشت از بانک از سال ۹۲ آغاز شد و تا امروز هم ادامه دارد. تا قبل از سال ۹۲، تورم و رشد پایه پولی نقدینگی حدود ۲۰درصد بود.
طی سه، چهار سال، به واسطه انتظارات مثبتی که شکل گرفته بود و از سوی دیگر، رشد پایه پولی تا حدی کنترل شده، تورم کاهش یافت؛ اما به دلیل رشد نقدینگی بالا و بالا نگه داشته شدن نرخ بهره، به نوعی منابع در بانکها انباشت میشد و زنگ خطر بحران بانکی را در سالهای ۹۵ تا ۹۶ ایجاد کرد.
اگر خروج از برجام هم اتفاق نمیافتاد، باز هم تورم در ایران افزایش پیدا میکرد
این استاد دانشگاه شریف با تاکید بر اینکه اگر خروج از برجام هم اتفاق نمیافتاد با این روند، باز هم تورم در ایران افزایش پیدا میکرد و حتما با بحران بانکی یا ارزی مواجه میشدیم اما در مقیاسی کوچکتر، گفت: همانطور که سال ۹۶، خبرهای زیادی از موسسات مالی غیرمجاز و زیان بانکها منتشر میشد؛ بنابراین کاملا انتظار میرفت ما با بحران بانکی مواجه شویم و تورم به حدود ۱۵ یا ۲۰ درصد برگردد.
انباشت نقدینگی بالای ۲۵درصد بود اما تورم به واسطه نرخ بهره بالا، ۱۰درصد بود و پایین نگه داشته شد. انتظار بود که این عوامل در این وضعیت در قالب تورم ۱۵ یا ۲۰درصد خود را تخلیه کند.
اما شوک اخبار ناشی از خروج از برجام و اضافه شدن آن بر بحران بانکی، افزایش تورم و به تبع آن رشد پایه پولی ونقدینگی ناشی از کسری بودجه، وضعیت را به جایی رساند که باعث شد تورم ما از فاز متوسط ۲۰درصدی حدود ۴۰ ساله، وارد فاز ۴۰درصد شود.
رییس دانشکده اقتصاد و مدیریت دانشگاه شریف تاکید کرد: گرفتاری ما این است که کسانی در کشور مسوولیت دارند و تاثیرگذارند که بدیهیات اولیه اقتصادی را باور ندارند.
همینها قانوننویس و مسوولان تصمیمگیر هستند. نظام تصمیمگیر و کارشناسی کشور به تجربه دنیا و آموزههای علمی بی اعتناست.
برخی از مسوولان، بدیهیات علم اقتصاد را منکر میشوند آیا با این شرایط انتظار دارید نتیجه بهتری داشته باشیم!؟
وقتی میگوییم بانک مرکزی باید مستقل باشد به معنی این نیست که باید مستقل از حاکمیت باشد، بلکه مقصود این است که باید از دولت مستقل باشد و تحت فرمان وزرا و سازمان برنامه و بودجه نباشد.
میگویند اینها بانکداری غربی است! مگر بانکداری غربی و شرقی داریم!؟ آنچه که در ایران وجود دارد همهچیز است جز بانک! همهچیز است جز نظارت بر بانک!
حتی باور ندارند که رشد نقدینگی باعث تورم میشود!
مدنیزاده خاطرنشان کرد: حتی باور ندارند که رشد نقدینگی باعث تورم میشود! وقتی یک سری تصمیمگیران کشور بدیهیات علم اقتصاد را زیر سوال میبرند دیگر جایی برای استفاده از کارشناس و یا نظارت نمیماند!
ما در تمام لایههای کشور ضعف نگاه کارشناسی به اقتصاد داریم و در نتیجه در لایههای بالاتر تصمیم گیر، مفاهیم اولیه را باور ندارند و طبیعتا نظام سیاسی هم به این نتیجه نمیرسد که مساله چیست و مساله را چیز دیگری میبیند. در ایران قانونهایی که شبیه کت و شلوار شیک بودند را تبدیل به دستمال کهنه برای نظافت کردند!