تومان نیوز:رئیس فدرال رزرو و دونالد ترامپ، رئیسجمهور منتخب آمریکا، در اظهاراتی متفاوت اما همسو، به جایگاه برجسته و مسئولیتهای پیچیده ریاست بانک مرکزی اشاره کردند؛ در عین حال، بحثهایی درباره اتوماسیون سیاستگذاری پولی و محدودیتهای آن مطرح شده است.
جی پاول، رئیس فدرال رزرو، و دونالد ترامپ، رئیسجمهور منتخب آمریکا، نقش ریاست بانک مرکزی را برجستهترین شغل دولتی توصیف کردند، هرچند ترامپ این موضوع را با کنایه به سادگی تصمیمگیریها بیان کرد. پاول ضمن رد سادهسازی این نقش، از تعهد کارکنان بانک مرکزی و اهمیت کار آنها برای مردم سخن گفت. در عین حال، بحثهایی درباره امکان خودکارسازی سیاستهای پولی و استفاده از الگوریتمهایی مانند قاعده تیلور مطرح شده است. تحقیقات بانک BIS نشان میدهد که قاعدههای پولی سادهسازیشده، بهویژه در مواجهه با تورم ناشی از شوکهای عرضه، ناکارآمدند. در نتیجه، قضاوت انسانی و تحلیل دادهها همچنان ضروری است، هرچند فناوری در تفسیر سیاستها نقش فزایندهای دارد.
اظهارات ترامپ و پاول درباره نقش رئیس بانک مرکزی
دونالد ترامپ، رئیسجمهور منتخب آمریکا، در سخنانی طنزآمیز پیش از پیروزی در انتخابات، ریاست بانک مرکزی را “بهترین شغل دولتی” دانست و با کنایه گفت: «ماهی یکبار تصمیم میگیرید و همه شما را مثل خدا تحسین میکنند.» جی پاول، رئیس فدرال رزرو، ضمن رد سادهسازی این نقش، تأکید کرد که هدایت بانک مرکزی افتخار بزرگی است و اهمیت کار آن برای مردم را برجسته دانست.
آیا سیاستهای پولی قابل خودکارسازی هستند؟
کنایه ترامپ درباره تصمیمگیری ساده در سیاست پولی، موضوع پیچیدهای را مطرح کرد: آیا سیاستگذاری پولی میتواند خودکار شود؟ الگوریتمهایی مانند قاعده تیلور، که بر اساس انحراف تورم از هدف و شکاف تولید طراحی شدهاند، به نظر میرسد بتوانند بهصورت مکانیکی نرخ بهره را تنظیم کنند. اما تحقیقات بانک تسویهحسابهای بینالمللی (BIS) نشان داده است که این قواعد در پیشبینی دقیق سیاست پولی عملکرد ضعیفی داشتهاند.
چالشهای خودکارسازی سیاستگذاری
تحقیقات BIS حاکی از آن است که سیاست پولی برای واکنش به شوکهای تقاضا باید انعطافپذیر باشد، اما برای شوکهای عرضه، رویکردی ملایمتر نیاز است. در شوکهای بزرگ عرضه، مانند دوره تورم پساکووید، افزایش نرخ بهره میتواند انتظارات تورمی را تثبیت کند، اما سیاستگذاری بیش از حد سختگیرانه ممکن است اثرات منفی بلندمدت داشته باشد. بنابراین، خودکارسازی کامل سیاستگذاری به دلیل محدودیت دادهها و عدم قطعیت در تفکیک عوامل تقاضا و عرضه غیرممکن است.
نقش فناوری در تحلیل و تفسیر
در حالی که جایگزینی کامل سیاستگذاران انسانی با رباتها هنوز عملی نیست، فناوری پیشرفتهای چشمگیری در تحلیل و تفسیر سیاستهای پولی داشته است. مدلهای زبانی پیشرفته توانستهاند سخنرانیهای بانکداران مرکزی را تفسیر کرده و روندهای اقتصادی را استخراج کنند. با این حال، تصمیمگیری نهایی همچنان به قضاوت انسانی وابسته است.
اگرچه فناوری در تحلیل دادهها و تفسیر سیاستها نقش مهمی دارد، جایگزینی کامل سیاستگذاران انسانی با الگوریتمها همچنان چالشبرانگیز است. پیچیدگی اقتصاد، خطاهای دادهها و لزوم انعطافپذیری در تصمیمگیری، دلایلی است که اتوماسیون نمیتواند جای قضاوت انسانی را بگیرد.