تومان نیوز:به گفته استاد دانشگاه علامه طباطبایی، برنامه هفتم توسعه عملا حکایت از این دارد که گویی سه نگرانی بزرگ درباره آن وجود دارد.
به گزارش پایگاه خبری تومان نیوز(toomannews)، فرشاد مومنی، اقتصاددان و رییس موسسه دین و اقتصاد، طی یک سخنرانی در فرهنگستان علوم درباره کیفیت برنامه هفتم افزود: با کمال تاسف گوشهایی که باید شنوای این بحثها باشند و چشمهایی که باید این واقعیتهایی را که تذکر داده میشد را ببینند از کفایت و بایستگی برخوردار نبودند و مسیر طی شده در امر برنامهریزی توسعه در کشور در همان کادر رو به انحطاطی که وجود داشت استمرار پیدا کرده است.
سه نگرانی بزرگ درباره برنامه هفتم توسعه!
مومنی با بیان اینکه «فرآیند برنامهریزی مشاهده شده به نام برنامه هفتم توسعه عملا حکایت از این دارد که گویی سه نگرانی بزرگ درباره آن وجود دارد.»، افزود: گفته میشود دولتهای رانتی به تدوین و اجرای یک برنامه باکیفیت حداقل به سه دلیل بیتمایلند و در ادبیات اقتصاد رانتی اینگونه توضیح داده میشود که چون در مناسبات رانتی اصل بر ظاهرسازی و گزافهگویی است یک برنامه با کیفیت که مبتنی بر یک گزارش عالمانه از واقعیتهای موجود است، مورد تمایل ساختار قدرت قرار ندارد!
ارادهای برای تدوین برنامه با کیفیت مشاهده نمیشود
به گزارش جماران؛ این استاد دانشگاه علامه طباطبایی ادامه داد: نگرانی کلیدی دومی درباره این برنامه است اینکه در ادبیات اقتصاد سیاسی رانتی در توضیح اینکه چرا در چارچوب مناسبات رانتی، ارادهای برای برنامه با کیفیت داشتن مشاهده نمیشود، گفته میشود که تصویب یک برنامه با کیفیت بابی برای التزام ساختار قدرت به تخصیص منابع کمیاب انسانی و مادی به امور راهبردی باز میکند و اگر دیدید که نسبت به برنامه باکیفیت طفره میروند این را نشانهای بگیرید که اینها به هیچوجه آمادگی ملتزم کردن خودشان به این مساله ندارند و دلشان میخواهد که دستشان باز باشد که منابع کمیاب مادی و انسانی به امور دلبخواه ساختار قدرت و در چارچوب مناسبات رانتی اختصاص یابد.
او در ادامه گفت: استدلال سومی که در طفرهروی از برنامه باکیفیت در مناسبات رانتی برجسته میشود این است که اساس مناسبات رانتی بر عدم تمایل به پاسخگویی استوار است. و بنابراین ساختار قدرت از ارایه برنامه باکیفیت طفره میرود چون نمیخواهد پاسخگو باشد.
ما اینها را مکرر هشدار دادهایم و امروز بسیار متاسفیم که تقریبا کل روندی که طی شده حکایت از این دارد که لااقل بخشهایی از ساختار قدرت زورشان چربیده و اجازه شکلگیری یک برنامه با کیفیت را ندادهاند. مومنی افزود: میپرسند در این سند آیا یک نکته مثبت هم وجود ندارد؟
پاسخ این است که نکتههای مثبت در این سند وجود دارد ولی چون آن التزامهای نهادمند پدید نمیآید به تجربه دیدهایم که نکتههای مثبت معمولا به حاشیه رانده میشود و آن چیزی که باقی میماند پیشبرد مناسبات و مطامع رانتی است.
به سوی یک شکاف خطرناک در حال حرکتیم
مومنی افزود: ما الان به سمت یک شکاف به غایت خطرناک و شکنندگیآور در این زمینه در حال حرکت هستیم و اگر علاقهمند بودند توصیه میکنم دوستان به خصوص کتاب ژان بودریار (فیلسوف و جامعهشناس فرانسوی قرن بیستم) به نام صورتبندی مدرنیته و پستمدرنیته را نگاه کنند آنجا نشان میدهد که جامعهای که به تولید فناورانه پشت میکند و مصرف را یله و رها میکند در چارچوب منافع تاجرباشیها و سوداگرها و دلالها و رباخوارها با شرایطی روبهرو میشود که من چندتایش را از قول او میگویم اگر در نظام ملی اندیشه، استقلال و عدالتخواهی و آزادی واهی وجود دارد، باید به این شکاف فزاینده توجه کنند.
در ادامه بودریار میگوید در جامعه مصرفمحور سیاستها از کارکرد میافتند. آیا برای نظام تصمیمگیری اساسی کشور ما این هشدار کافی نیست که به آنها بگوییم طی بالغ بر ربع قرن گذشته هر سیاستی که نظام تصمیمگیریهای اساسی کشور ما اسمش را سیاست محوری و راهبردی گذاشته است، بدون استثنا با شکست روبهرو شده است؟ و طنز تلخ و نگرانکننده مساله این است که در مورد هر سیاستی که عزیزان بیشتر از خودشان مایه گذاشتهاند شدت این شکست بیشتر و جدیتر بوده.
سیاست آزادسازی تجاری و سیاست خصوصیسازی و سیاست افزایش نرخ ارز و سیاست تعدیل نیروی انسانی در واقع نمونههایی از برخی مهمترین این شکستها و از کارکرد افتادگیهاست. مومنی در ادامه گفت: مساله بسیار مهم دیگری که بودریار مورد تاکید قرار میدهد این است که حتی قواعد تداوم بخش نظم اجتماعی هم در همه عرصهها از کارکرد میافتد.
عزیزان این همه برای صیانت از نهاد خانواده هزینه کردهاند اما نمیخواهند فکر کنند که چرا تزلزل در نهاد خانواده به جایی رسیده که دادههای مربوط به طلاق طبقهبندی شده است یا این همه تحت عنوان جنبش فرزندآوری هزینه کردهاند اما آخرین دادههای رسمی منتشر شده را نمیبینند که در چه وضعیتی هست؟
نمیخواهند به جای تحکم و خشونت، ریشهیابی کنند؟
مومنی در ادامه یادآور شد: روی هر هنجاری که عزیزان پافشاری کردند جامعه در برابر آن گارد گرفته است و نمیخواهند به جای دل بستن به ابزارهای خشن و تحکمآمیز به صورت عالمانه این مسائل را ریشهیابی کنند؟
مرکز پژوهشهای مجلس در مهر 1392 در گزارشی هشدار داد که در دوره احمدینژاد با همه آن شعارهای پوچ و تو خالی و غیرصادقانه و غیرعالمانهای که علیه نظام سلطه داده میشد در ماههای پایانی مسوولیت احمدینژاد ارزبری هر واحد GDP پنج برابر زمان شروع به کار آن دولت شده بود. یعنی شدتبخشی بیسابقه به وابستگیهای ذلتآور به دنیای خارج!
سقوط ایران در آمارهای مربوط به بنیه تولید
مومنی گفت: نگاهی به دلایل مربوط به شوکهای برونزا در سهساله پایانی جنگ نشان میدهد که از یک طرف ما با سقوط درآمد ارزی روبهرو بودیم و از سوی دیگر استراتژی صدام حسین مبنی بر انهدام ظرفیتهای تولیدی ما باعث شد که سالهای ۶۶ و ۶۷ جزو سالهای خیلی بد عملکرد اقتصادی در ۱۰ساله اول بعد از انقلاب باشد اما شما ببینید از ۱۳۶۸ تا ۱۳۸۹ ما شاهد یک سقوط ۳۳ درصدی در شاخص رابطه مبادله هستیم.
یعنی ما رفتهایم به سمت یک انحطاط خام فروشانه ذلتآور. در حالی که در این دوره بیش از ۸۵ درصد کل درآمدهای ارزی تاریخ اقتصاد نفتی ایران در دسترس حکومت بوده است.
از سال ۶۸ تا ۸۹ سقوط ۳۰ درصدی را در مبادلات با دنیای خارج داشتیم و از ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۹ نسبت به اوضاع ۱۳۸۹ دوباره یک سقوط دیگر در شاخص رابطه مبادله ما اتفاق افتاده است.
حالا مدام بیایند حرفهای تو خالی بزنند و آمارهای بیضابطه و بیکیفیت دلخوشکنک و فریبکارانه مطرح کنند این ما را دچار اوضاع بدتری از شاه سلطانحسین خواهد کرد و چیزی نیست که نیاز به یادآوری داشته باشد.
موضوعات مهمی که در برنامه هفتم یک کلمه از آنها نیست!
آیا حکومتگران ما توجه دارند آنها که باید بر فراز قوای مجریه و مقننه به روندها نگاه کنند آیا توجه دارند که در این سند وقتی که یک کلمه راجع به فقر با همه شکنندگیآوریهایی که دارد حرف نزده و چارهاندیشی نشده است درباره فساد کمرشکن در این اقتصاد یک کلمه حرف نزده است، وابستگیهای ذلتآور نیاورده شده و دهها مساله دیگر.
لابد عزیزان فرض کردهاند که با وجود این شرایط اولیه در قاعدهگذاریهایی که میکنند میتوانند گامی به جلو بردارند.
تلاش برای تخلیه ذخایر ارزی
با بسترسازیهای مافیاها، جهشهای بزرگ در نرخ ارز ایجاد میکنند و بعد ذخایر استراتژیک بین نسلی ارزی کشور را تحت عنوان تلاش برای کنترل نرخ ارز در بازار سیاه میریزند.
گزارشهای بانک مرکزی میگوید فقط در ربع قرن گذشته نزدیک به ۳۷۰ میلیارد دلار از ذخایر ارزی کشور را این طور دود کردهاند! من میگویم چقدر خدا رحم کرده که میخواستید نرخ ارز را کنترل کنید!
برچسب امنیتی میزنند و اهل خرد را میترسانند که حرف نزنند!
او با هشدار نسبت به شرایط امروزی جامعه و وضعیت ایران در نظام بینالملل گفت: بزرگان میگویند در کل ۲۵۰ سال گذشته هر بار که منازعه هژمونیک جریان یافته است، طرفین میخواهند ایران را ذلیل و روی خاک افتاده ببینند و تمام آن کارها را برای این کار پیش بردهاند.
برچسب امنیتی میزنند و اهل خرد را میترسانند تا در این باره حرف نزنند! آیا شما نمیبینید که در نقطه عطف سال ۱۹۰۶ که انقلاب مشروطیت در ایران پیروز شد و امید میرفت که ایران از ورطه این استبدادزدگی و استعمارزدگی نجات یابد روسها و انگلیسها که در بقیه مسائل دنیا اختلاف داشتند سر این که ایران نباید سر بلند کند توافق کردند و قرارداد ۱۹۰۷ را امضا کردند؟!
الان هم همان منازعه هژمونیک وجود دارد و اهل درد را دعوت میکنم به مقالهای که مجله امریکایی فارین افرز در شماره سپتامبر و اکتبر ۲۰۲۲ نوشته تحت «عنوان توفان جهانی در راه است؟»
بحث از سیاست خارجی، تولید فناورانه، نگاه توسعهگرا به صنعت و نفت و محیط زیست را حذف کردید، بعد اسمش را گذاشتید سند برنامه توسعه هفتم؟!
او در ادامه گفت: این همه درباره شرایط فاجعهبار پایداری محیط زیستی هشدار میدهند، آن وقت عزیزان راهکارشان این است که بحث در این زمینه را از برنامه هفتم توسعه حذف کنند! واقعا آدم نمیفهمد که منافع چه کسی در این حذف کردنها وجود دارد؟!
بحث از سیاست خارجی، از تولید فناورانه و نحوه نگاه توسعهگرا به صنعت نفت و بحث از محیط زیست را حذف میکنید بعد اسمش را سند برنامه توسعه کشور میگذارید؟!
تسخیر دولت و بازار به دست مافیا
او در ادامه گفت: بحثهای دیگری هم هست؛ مثلا فرض کنید درباره نقطه عطف فروپاشی بلوک شرق میگویند که بحث راجع به «دولت در برابر بازار» در فروپاشی شوروی یک بحث انحرافی است.
ماجرا نه دولت است و نه بازار. ماجرای ما امروز این است که مافیاها هم دولت و هم بازار را به تسخیر خود در میآورند!
وقتی ما جهتگیریهای سیاستی را مشاهده میکنیم که منافع حتی حکومت و مردم در آن دیده نمیشود اما در عین حال به عریانی، منافع مافیاها دیده میشود! نشان میدهد مساله تسخیرشدگی ساختار قدرت هم یک مساله خیلی حیاتی است که ما باید در این زمینه مورد توجه قرار دهیم.
مومنی هشدار داد: صمیمانه و خاضعانه میخواهیم تا مجال هست ترمز روندهای واگرایی را بکشند تا بر اساس منطق توسعه و فلسفههای برنامهریزی، برنامهای با کیفیت و با مشارکت اهل نظر و صاحب صلاحیت، طراحی کنیم که انشاءالله نجات پیدا کنیم.
واقعا اگر به سرمایههای انسانی موجود کشور اعتنای بایستهای شود من صمیمانه و مشفقانه و با اطمینان عرض میکنم که هنوز امکان برون رفت از دورهای باطل توسعه نیافتگی در ایران فراهم است و امیدوارم آنهایی که باید بشنوند قبل از مرگ سهراب این ندا را بشنوند.