تومان نیوز: تحول تازهای در اقتصاد سیاسی جهان در حال شکلگیری است؛ جایی که دولتها نهتنها تنظیمگر اقتصاد، بلکه خود به بزرگترین بازیگران بازار سرمایه تبدیل شدهاند. صندوقهای ثروت ملی و سرمایهگذاریهای دولتی اکنون به ابزارهای مستقیم قدرت ژئوپلیتیک تبدیل شدهاند.
به گزارش پایگاه خبری تومان نیوز(toomannews)، صندوقهای ثروت ملی که زمانی نقشی منفعل داشتند، امروز با دارایی بیش از ۱۴ تریلیون دلار به یکی از مهمترین ابزارهای رقابت میان قدرتها بدل شدهاند. در این میان، کشورهای نفتخیز خلیج فارس پیشتاز این تحولاند. تنها در ۹ ماه نخست ۲۰۲۵، سرمایهگذاران دولتی منطقه ۴۰ درصد معاملات دولتی جهان را به خود اختصاص دادهاند و دارایی صندوقهای ثروت آنها به ۵.۶ تریلیون دلار رسیده است؛ رقمی که میتواند تا سال ۲۰۳۰ به ۸.۸ تریلیون دلار افزایش یابد.
خلیج فارس؛ آزمایشگاه سرمایه ابزاری
عربستان، امارات و قطر با تکیه بر منابع نفتی، صندوقهای ثروت خود را به موتور اصلی «سرمایه ابزاری» تبدیل کردهاند؛ سرمایهای که هم بازده اقتصادی ایجاد میکند و هم قدرت سیاسی.
عربستان با چشمانداز ۲۰۳۰ در تلاش است اقتصاد خود را از نفت جدا کرده و در حوزههایی مانند گردشگری، فناوری، ورزش و پروژههای شهری غولپیکر سرمایهگذاری کند. ارزش داراییهای صندوق این کشور از یک تریلیون دلار عبور کرده است.
امارات نیز با شبکهای از صندوقهای عظیم و سرمایهگذاری گسترده در نیمههادی، هوافضا، هوش مصنوعی و انرژی، خود را به یکی از گرههای جهانی سرمایه تبدیل کرده است.
قطر نیز با سرمایهگذاری در انرژی، رسانه، حملونقل و برندسازی جهانی، از صندوق ثروت ملی خود بهعنوان ابزار دیپلماسی و نفوذ منطقهای بهره میگیرد.
سرمایه ابزاری؛ از کمپانی هند شرقی تا عصر هوش مصنوعی
تاریخ نشان میدهد سرمایهگذاری هدفمند از دیرباز ابزاری برای قدرت بوده است؛ از کمپانی هند شرقی در قرن هفدهم تا طرح مارشال پس از جنگ جهانی دوم. امروز اما رقابت آمریکا و چین و توسعه هوش مصنوعی این ابزار را به عنصر مرکزی رقابت ژئوپلیتیک تبدیل کرده است؛ فناوریهایی که نیازمند سرمایه عظیم و انرژی فراواناند و این دو عامل در خلیج فارس به وفور یافت میشود.
ریسکها و چالشها
افزایش قدرت صندوقهای ثروت میتواند زمینه فساد، پولشویی و تمرکز بیش از حد قدرت اقتصادی را ایجاد کند؛ بهویژه زمانی که برخی صندوقها بهصورت مستقیم تحت نفوذ سیاسی اداره میشوند. همچنین موفقیت طولانیمدت این مدل وابسته به اصلاحات داخلی، کارایی پروژهها و توان اقتصادها برای تحمل بدهی و هزینههای سنگین است.
آینده رقابت با «سرمایه» رقم میخورد
در جهانی که توازن قدرت بیش از گذشته با سرمایه و فناوری تعیین میشود، سرمایه ابزاری نقش تعیینکنندهای در رقابت دولتها خواهد داشت. این ابزار جایگزین دیپلماسی یا قدرت نظامی نمیشود، اما به بازیگر اصلی میدان ژئوپلیتیک قرن جدید تبدیل شده است.





















