تومان نیوز:در سراسر جهان، زنان در مسیر پیشرفت شغلی خود با سقف شیشهای (محدودیتهای غیرآشکار) مانند تبعیضهای جنسیتی، فرهنگ مردسالار و شکاف دستمزد با مردان مواجه بودهاند.
اگرچه بهمرور، بسیاری از شرکتها و مدیران مرد، کاستن از شرایط غیرعادلانه برای زنان تلاش کردهاند، اما همچنان بار اصلی تغییر این وضعیت بر دوش خود زنان است.
در این مقاله به سه نفر از مدیران موفق زن در صنعت بانکداری (الویرا نابیولینا، کریستین لاگارد و آن بودن) که این شرایط را برای خود و دیگران تغییر دادهاند، میپردازیم.
حضور زنان در صنعت بانکداری
مدیران زن، از قرن نوزدهم میلادی در بانکداری مدرن حضور داشتهاند. در سال ۱۸۷۵ میلادی، لویی ام. وایزر (Louise M. Weiser) ۳۸ ساله، مدیریت بانک خانوادگی “وینشیک کانتی” را پس از درگذشت همسرش برعهده گرفت و تا ۱۷ سال بعد بهعنوان اولین مدیر بانک زن در ایالات متحده، فعالیت کرد.
معاصر او، دبورا پاورز (Deborah Powers) در سال ۱۸۷۷ و ۸۷ سالگی بانک خود با نام “دی. پاورز و پسران (D. Powers & Sons)” را تاسیس کرد و تا پایان عمر در سال ۱۸۹۱، در کنار کارخانه پارچه شمعی خود به مدیریت این بانک ادامه داد.
حضور موثر مدیران زن در صنعت بانکداری تا زمان ما نیز ادامه پیدا کرده و در فهرست این مدیران، نامهایی مانند میشل بولاک (Michele Bullock) رئیس بانک مرکزی استرالیا، جین فریزر (Jane Fraser) مدیرعامل بانک سیتیگروپ (دارای بزرگترین شبکه مالی جهان) و ناندیتا بخشی (Nandita Bakhshi) مدیرعامل Bank of the West وجود دارد.
مدیران زنی که به سه نمونه آنها خواهیم پرداخت، نهتنها همپای همتایان مرد خود نقشآفرینی کردهاند، بلکه ابتکارات جدیدی بهکار بردهاند که شاید فقط در توان آنها بوده است.
الویرا نابیولینا: رئیس بانک مرکزی روسیه
الویرا ساکیپزادونا نابیولینا (Elvira Sakhipzadovna Nabiullina) در تاریخ ۲۹ اکتبر ۱۹۶۳ در شهر اوفا در روسیه به دنیا آمد.
پدر او راننده کامیون بود و مادرش در کارخانه کار میکرد. نابیولینا که از کودکی به ریاضیات و کتابخوانی علاقه داشت، برای تحصیل در رشته اقتصاد وارد دانشگاه دولتی مسکو شد و در آنجا تا دکترا خواند.
در همین دانشگاه، او با همسر آینده خود (یکی از اساتید اقتصادش) آشنا شد که هر دو، نظریات اقتصادی انتقادی نسبت به حاکمیت شوروی داشته و طرفدار توانمندسازی بازار بودند.
نابیولینا در سالهای ۱۹۹۱ تا ۱۹۹۴، در اتحادیه علم و صنعت شوروی و اتحادیه صنعتگران و کارآفرینان روسیه فعالیت کرد.
او پس از ورود به وزارت توسعه اقتصادی و تجارت در سال ۱۹۹۴ توانست تا معاونت وزیر، ارتقا پیدا کند و در واحد اصلاحات و مرکز تحقیقات اقتصادی مشغول شود.
در سالهای بعدی، نابیولینا موردتوجه شخص پوتین قرار گرفت و برخی اعتقاد دارند، که نظرات اقتصادی پوتین از او تاثیر گرفته است.
در سال ۲۰۰۷، نابیولینا به سمت وزیر توسعه و تجارت اقتصادی رسید و شش سال بعد، با نشستن بر صندلی ریاست بانک مرکزی روسیه، اول زن در این مقام در روسیه و کشورهای G۸ شد.
مدیریت اصولی
فقط یک سال بعد از انتصاب نابیولینا در سال ۲۰۱۴، بحرانهایی مانند کاهش شدید قیمت نفت و تحریمهای جدید روسیه، باعث افزایش تورم این کشور و سقوط ارزش روبل شد. این مشکلات، اقتصاد روسیه را کوچک کردند و موقعیتی دشوار برای نابیولینا پدید آوردند.
در این زمان، او مجموعهای از اقدامات اصولی را برای مدیریت مالی روسیه پی گرفت؛ مهمترین اقدام نابیولینا، افزایش نرخ بهره از ۵/۵ درصد به ۱۷ درصد بود.
اقدامات نابیولینا باعث شد با وجود تداوم مشکلات بینالمللی در سالهای ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸، نرخ تورم روسیه به ۶/۳ و ۸/۲ برسد؛ نرخهایی که از زمان فروپاشی شوروی بیسابقه بودند.
در شرایطی که بسیاری از روسای بانکهای مرکزی دنیا، رویکردی تکنوکرات و محافظهکارانه برای حفظ قیمتها دارند، نابیولینا با سرسختی در اعمال سیاستهای اصولی به یک ستاره تبدیل شد؛ در همین دوره دو نشریه انگلیسی “یورومانی” و “بنکر” بهترتیب در سالهای ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ او را بهعنوان رئیس بانک مرکزی منتخب در جهان و اروپا انتخاب کردند.
جسارت پس از همفکری
برای بهبود شرایط اقتصادی روسیه، نابیولینا برنامه جامعی را برای مدرنسازی بانک مرکزی این کشور در پیش گرفت. او با برنامهریزی اقدامات کلیدی، تشریح این سیاستها برای مردم، جلسه با تحلیلگران اقتصادی و مصاحبه با روزنامهنگاران، مشکلات ارتباطاتی بانک مرکزی روسیه را رفع کرد.
با ابتکارات نابیولینا، این بانک به مغز اقتصادی روسیه تبدیل شد و اقتصاددانان بخش خصوصی به همکاری با آن تمایل پیدا کردند.
نابیولینا کمک گرفتن از اقتصاددانان را به روسیه، محدود نکرد و از فرصتهای بینالمللی نیز بهره برد؛ او در کنار دعوت از کارشناسان خارجی برای حضور در کنفرانس سالانه بانک مرکزی روسیه، شخصا در گردهماییهایی مانند همایش سالانه “فدرال رزرو” آمریکا و نشست سالانه روسای بانکهای مرکزی در سوئد شرکت کرد.
اقدامات نابیولینا در اصلاح صنعت بانکداری روسیه نیز ستایشبرانگیز بوده است. او در پنج سال اول فعالیت خود، مجوز پانصد بانک (یکسوم بانکهای روسیه) را بهدلیل “معاملات مشکوک” باطل کرد و باعث شد بانکهای باقیمانده، پایدارتر شده و مدیریت بهتری پیدا کنند.
زمانی به میزان جسارت او پی میبریم که بدانیم مقام پیشینی که در سال ۲۰۰۶ تلاش میکرد با پولشویی در روسیه مقابله کند، با ترور بهقتل رسیده بود.
“سرگی گوریف” که یک اقتصاددان روسی دور از وطن است، به بخشی از برنامه نابیولینا منتقد است و میگوید او بیشتر روی بانکهای خصوصی متمرکز شده و بانکهای دولتی را در ریسک کردن آزاد گذاشته است؛ با این حال حتی گوریف (که دو دهه شناخت از رئیس کنونی بانک مرکزی روسیه دارد) به پاکدستی نابیولینا معترف است و میگوید که اتهامی در مورد فاسد بودن او وجود ندارد.
مدیریت در جنگ
در ابتدای جنگ اوکراین، نابیولینا با لباس سیاه در کنفرانس خبری و جلسات رسمی، ظاهر شد که با توجه به انتخابهای آگاهانه او در پوشش (مانند سنجاقسینه با شکل خانه در دوره قرنطینه و سنجاقسینه با شکل کبوتر برای اعمال سیاست انبساطی)، بهنظر میرسد انتخاب رنگ عزاداری، ناشی از نگرانی او از تبعات تحریمهای جدید بوده است. در پاسخ به وضعیت جدید، یکی از اقدامات فوری او افزایش نرخ بهره به ۲۰ درصد برای مقابله با تورم بود.
سال گذشته مسئولیت نابیولینا در بانک مرکزی روسیه برای پنج سال دیگر تمدید شد. گوریف معتقد است که او به این دلیل در سمت خود باقی مانده که نگران است کنار رفتنش، باعث تورم افسارگسیخته و آسیب دیدن مردم روسیه شود.
کریستین لاگارد: رئیس بانک مرکزی اروپا
کریستین مادلین اودت لاگارد (Christine Madeleine Odette Lagarde) در تاریخ ۱ ژانویه ۱۹۵۶ در پاریس فرانسه به دنیا آمد.
پدر او معلم زبان انگلیسی و مادرش معلم ادبیات لاتین، یونانی و فرانسه بود. لاگارد در نوجوانی به در رشته شنای هنری در سطح حرفهای فعالیت میکرد و توانست مدال برنز را در مسابقات ملی بهدست بیاورد؛ او معتقد است که این ورزش به او لبخند زدن در عین تحمل سختی را آموخته است.
بعد از دریافت دیپلم، لاگارد یک سال و نیم برای ادامه تحصیل به آمریکا رفت و بهعنوان کارآموز به یک نماینده کنگره در ارتباط با رایدهندگان فرانسویزبان کمک کرد.
پس از بازگشت به فرانسه، لاگارد تا سال ۱۹۸۰ سه مدرک تکمیلی در رشتههای قانون تجارت و کار، اقتصاد و مدیریت مالی و ادبیات آمریکا بهدست آورد.
بعد از دو بار مردود شدن در آزمون استخدام ارگانهای دولتی فرانسه و شنیدن اینکه بهعنوان یک زن، در شرکتهای حقوقی فرانسوی ارتقا پیدا نخواهد کرد، در سال ۱۹۸۱ به شیکاگو رفت و در شرکت بینالمللی “بیکر اند مکنزی” مشغول کار شد. در این شرکت او توانست تا سمت عضو هیاتمدیره ارتقا پیدا کند.
در سال ۲۰۰۵، نخستوزیر وقت فرانسه (دومینیک دو ویلپن) از او خواست که بهعنوان وزیر تجارت خارجی مشغول شود و لاگارد با شتاب به کشورش بازگشت.
با گذشت زمان، قدرت ارتباطاتی او در رابطه با سران کشورها و مردم عادی، مشخص شد. در سال ۲۰۰۷ لاگارد وزیر کشاورزی و ماهیگیری فرانسه شد و بعد از زمان کوتاهی به سمت وزیر اقتصاد و دارایی فرانسه منصوب شد.
در سال ۲۰۱۱، لاگارد در انتخابات ریاست صندوق جهانی پول، با حمایت کشورهای بریتانیا، هند، ایالات متحده، برزیل، روسیه، چین و آلمان برنده شد.
او تا نوامبر ۲۰۱۹ در این سمت ماند تا اینکه بهعنوان رئیس بانک مرکزی اروپا انتخاب شد. لاگارد اولین زنی است که به سمت وزیر دارایی فرانسه و کشورهای G۸، رئیس صندوق جهانی پول و رئیس بانک مرکزی اروپا رسیده است.
عملگرایی
حضور لاگارد در مقام وزیر دارایی فرانسه، بهمعنی حرکت بیشتر به سمت جهانیشدن و اقدامات جدی برای احیای اقتصاد غیررقابتی این کشور بود.
زندگی در خارج از کشور، به او دیدی انتقادی نسبت به فرهنگ کاری فرانسه داده بود؛ لاگارد قانون ۳۵ ساعت کار در هفته فرانسه را نشان راحتطلبی میدانست و مانند اهالی کسبوکار، از سختکوشی و پشتکار حمایت میکرد.
آغاز تصدیگری لاگارد در صندوق جهانی پول با شدت گرفتن بحران مالی منطقه یورو، بهویژه در یونان همراه شد. او بلافاصله از مقامات یونان خواست که برای کمکهای بعدی، سیاستهای ریاضتی را اعمال کنند و جبهه اپوزوسیون یونان را به حمایت از حزب حاکم دعوت کرد.
یک سال بعد، رهبران یونان که به تعهدات خود عمل نکرده بودند از لاگارد خواستند که در شروط مساعدت خارجی، نرمش بیشتری نشان دهد؛ او در پاسخ گفت: «حسوحال مذاکره مجدد را ندارم».
توجه به مسئولیت اجتماعی
تغییرات اقلیمی و گرمایش زمین از دغدغههای لاگارد است و بنابراین پس از احراز ریاست بانک مرکزی اروپا، از سازمانهای اعتبارسنجی خواست که میزان توجه شرکتها به تغییرات اقلیمی را در ارزیابی آنها لحاظ کنند. لاگارد بهمناسبت بیستوهفتمین کنفرانس تغییرات آبوهوایی، در وبسایت بانک مرکزی اروپا نوشت:
«این چالشها مخصوصا برای افرادی که در زندگی روزانه خود نیز با مشکل مواجهند، پیچیده و دردناک است….ما میدانیم که تنها راه جلوگیری از بدترین سرنوشت برای کره زمین، سبز کردن اقتصادمان است.
ما باید انتشار گازهای گلخانهای را به صفر خالص برسانیم. اگر این کار را زود انجام بدهیم، منافع بلندمدت آن قطعا از هزینههای کوتاهمدت بیشتر خواهد شد.»
ناخدای کشتی طوفانزده
همانطور که سکانداری لاگارد در صندوق جهانی پول با مشکلات جدی (مانند عواقب بحران جهانی مالی، بحران مالی منطقه یورو و اختلافات تجاری بینالمللی) همراه بود، ریاست او در بانک مرکزی اروپا نیز با چالش همراه است؛ یکی از این چالشها، بحران تورم است که مخصوصا بعد از جنگ اوکراین، کشورهای اروپایی را گرفتار خود کرده است.
رئیس پیشین بانک مرکزی اروپا (ماریو دراگو) در سال ۲۰۱۴، با توجه به بحران بدهی کشورهای اروپایی، نرخ بهره را منفی کرد و این سیاست را در دوره کرونا، ادامه داد.
بعد از بالا رفتن تورم سرفصل (سالانه) به ۶/۸ درصد در سال ۲۰۲۲، لاگارد تصمیم گرفت که برای کنترل آن، نرخ بهره را افزایش دهد.
بعد از یازده سال افزایش نیافتن نرخ بهره در منطقه یورو، در ابتدا لاگارد آن را از منفی به صفر رساند و سپس رفتهرفته تا جولای ۲۰۲۳ به ۷۵/۳ درصد افزایش داد. تورم سرفصل در ماه ژوئن به ۵/۵ رسید و هدفگذاری بانک مرکزی اروپا، رسیدن به نرخ تورم ۲ درصد است.
نکته مهمی که در مورد حضور لاگارد بر صندلی ریاست بانک مرکزی اروپا وجود دارد، یکی اقتصاددان نبودن او و دیگری تجربه نداشتن در مدیریت بانکهای مرکزی است؛ این مساله، او را به کارشناسان اقتصادی وابسته کرده است.
با این حال سیاست، ارتباطات و قدرت مذاکره او در این مسئولیت، راهگشا بوده است. کریستین لاگارد برای سالهای متمادی جزو قدرتمندترین زنان جهان در فهرست نشریه فوربز انتخاب شده است.
آن بودِن: موسس بانک استارلینگ
آن بودِن (Anne Boden) در ژانویه ۱۹۶۰ در منطقه بونیمن در حومه شهر ساحلی سوانزی ولز بهدنیا آمد. پدر او کارگر کارخانه فولاد بود و مادرش در یک فروشگاه محلی، یک شرکت کرایه خودرو و یک فروشگاه لوازم ساختمانی کار کرده بود. بودِن بیشتر کودکیاش را در کتابفروشیها، کتابخانهها یا در حال مطالعه یک دانشنامه دستدوم گذراند.
بعد از فارغالتحصیلی در رشتههای شیمی و علوم رایانه، بودِن میخواست در فضای فناوری اطلاعات کار کند، اما بهتوصیه مادرش به یک مصاحبه شغلی در بانک لوید رفت.
بهاینترتیب او با طرح آموزشی این بانک، به صنعت بانکداری وارد شد.
بودِن در آینده توانست سمتهای ارشدی در بانکهای استاندارد چارترد، یوبیاس و اِیبیان امرو بهدست آورد و در شغل آخر، او مسئول رسیدگی به شعب ۳۴ کشور (از فرانسه تا قزاقستان) بود. او در سال ۲۰۱۲ بهعنوان مدیرارشد عملیاتی در بانک الاید آریش بنک مشغول شد تا به این بانک پس از بحران مالی سال ۲۰۰۹ کمک کند.
تاسیس کسبوکار شخصی
بودِن در پنجاهوچهار سالگی به این فکر افتاد که نوع جدیدی از بانک را ایجاد کند؛ او بهدنبال تاسیس بانکی با محوریت مشتریان بود که بتوانند در هر ساعت شبانهروز از تراکنشهای خود مطلع شوند، در کمترین زمان ممکن حساب باز کنند و از مراجعه حضوری به شعب بانک بینیاز باشند.
در سال ۲۰۱۴، بودِن برای دنبال کردن این هدف، پس از استعفا از شغلش، با ارسال ایمیل و ارائه در جلسات متعدد طرح خود را ارائه میداد.
او انکار نمیکند که در این فرآیند پرفشار، احساس “گدایی کردن” داشت؛ بنابراین این فشار را با تلاش بیشتر و خواندن زندگینامه کارآفرینانی که تا مرز شکست پیش رفته بودند، برطرف میکرد. بعد از هشت ماه تلاش، بالاخره توانست در کنار تشکیل دادن یک تیم، تعدادی از شرکتهای برتر را برای همکاری متقاعد کند.
ادامه داستان بانک او که در نهایت “استارلینگ” نام گرفت، همچنان سینمایی است؛ تیم اولیه بودن او را تنها گذاشت تا یک بانک رقیب را تشکیل دهد و تیم جدیدی از افراد باتجربه از ناکجا پیدا شده و حاضر شد برای هشت ماه، بدون حقوق کار کند.
در انتهای ۲۰۱۵، میلیاردی بهنام “هارالد مکپایک” بعد از ملاقات با او در باهاما، ۴۸ میلیارد دلار در اختیارش گذاشت.
بانک استارلینگ که در سالهای ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۱ برای چهار سال متوالی موفق به کسب عنوان “بهترین بانک بریتانیایی” شده است، اکنون ۶/۳ میلیون مشتری دارد.
پذیرش متفاوت بودن
آنا مور، روزنامهنگار گاردین که با بودِن مصاحبه کرده است، در مورد او میگوید:« اولین بار در مراسمی با او ملاقات کردم که کسی را نمیشناختم.
او ۱۵۲ سانتیمتر قد و ۶۰ سال سن داشت. رفتاری عجیب و شدیدا دوستانه را در آنجا داشت؛ او مدام با من حرف میزد و در طی مراسم در کنار من ماند. خیلی حاشیهای هم به این اشاره کرد که او موسس و مدیرعامل بانک استارلینگ است: حامی اصلی برنامه!» بودِن متوجه تفاوتهای خود با بسیاری از مدیران بانکی است و میگوید: «مردم و مخصوصا آنها که بیشتر شبیه من هستند، تصور میکردند دیوانهام که میخواهم یک بانک راه بیاندازم.
اما من به مرحلهای در زندگی رسیده بودم که برای شکست آماده باشم. ۵۴ ساله بودم و به این اندازه اعتمادبهنفس داشتم که برایم مهم نباشد دیگران در مورد من بد فکر کنند.»
او اولین زنی است که یک بانک بریتانیایی تاسیس کرده و چندین بار توسط مجله فوربز جزو قدرتمندترین زنان در حوزه فناوری و استارتآپها معرفی شده است. بودِن اگرچه اخیرا با توجه به سهامدار اصلی بودن و بهدلیل تضاد منافع با مدیرعاملی، از سمت مدیرعاملی این بانک کنار رفته است، اما همچنان بهعنوان عضو هیاتمدیره با آن همکاری میکند.