تومان نیوز:دبـیر شورای اطلاعرسانی دولت اخیرا در مطلبی با اشاره به سفر آقای رییسی به تاجیکستان و ازبکستان عنوان داشت که در اجلاس اکو سران پنج کشور عضو این سازمان از جایگاه مهم ایران در مسیر تجارت شرق و آسیای میانه و غرب تاکید کردند و «یکی از روسای جمهور برای نشان دادن اهمیت موضوع، آن را روی نقشه ارایه کرد و بدینترتیب کریدوری ایران و شاهراه بودن آن برای اتصال شرق و غرب، به عنوان یک راه امن، مطمئن و کمهزینه به موضوع داغ نشست سران تبدیل شد.» (ایران- 20/8) بسط ارتباطات و تعاملات اقتصادی و سیاسی با همسایگان از ضرورتهای توسعهای کشورمان است.
ضرورتی حیاتی که کم توجهی به آن و لحاظ نکردنش در نقشه توسعه کشور نشانه عدم درک و شناخت از الزامات تحقق چنین هدف بزرگی برای یک کشور است. سفر هفته گذشته آقای رییسی به تاجیکستان و ازبکستان و حتی سفر هیات اقتصادی و تجاری طالبان (که البته نماینده مردم افغانستان نیستند و از سوی ایران به رسمیت شناخته نمیشوند) به کشورمان و سایر دیدارها وگفتوگوهای انجام شده با مسوولان سایر کشورهای همسایه و عضویت در پیمانهای بریکس و شانگهای و اوراسیا و… در یکی دو سال سکانداری امور توسط دولت سیزدهم، اقداماتی مثبت است. البته مشروط بر آنکه این اقدامات در قالب یک نقشه بزرگتر و نگاه راهبردی برای گذار از اقتصاد معیشتی به اقتصاد توسعهیافته به عنوان یک ضرورت تاریخی از طریق دستیابی به سرمایه، فناوری پیشرفته، مدیریت نوین صنعتی معنا شود و هدف از اتخاذ این سیاست، مشارکت در زنجیرههای تولید جهانی و پیوند با نهادها و فرآیندهای اقتصاد آزاد باشد و نه بهرهبرداری صرف سیاسی و تبلیغاتی و در چارچوب قرائتی بسته و یک سویه از مناسبات داخلی و جهانی آنچنانکه دبیر شورای اطلاعرسانی در همین مطلب فوق به آنها اشاره میکند.
وی ضمن تقدیر از دولت متبوع خود و اینکه «تکمیل کریدورهای شمال –جنوب و شرق – غرب یکی از برنامههای راهبردی دولت کنونی است» دو عامل کمتوجهی به این ضرورت را، طبق گفتار رایج دولت سیزدهم، یکی دولت گذشته عنوان کرده «کمتوجهی به این مساله در گذشته موجب فعال شدن برخی مسیرهای موازی شده است که تبعات منفی اقتصادی و سیاسی و امنیتی برای کشور دارد» و مانع دیگر را راهبرد امریکا در منطقه دانسته که «حذف ایران از نقشه تجارت جهانی و در گیر کردن همسایگان با ایران» را در نظر داشته است.
این در حالی است که بر هر نگرنده منصفی کاملا آشکار است که دولت گذشته فارغ از هر ضعف وکمبودی که به آن وارد باشد (بخصوص کوتاهی غیرقابل گذشت در انجام اصلاحات اساسی اقتصادی در دولت دوم) اما بر روابط و مناسبات باز و گسترده با کشورهای مختلف جهان تاکید بسیار مینهاد.
رویه آن دولت که بهنظر معقول و منطقی و در چارچوب یک نگاه کلان راهبردی و از منظر اقتصاد سیاسی حاکم بر جهان بود، حل مهمترین پرونده سیاست خارجی کشور یعنی پرونده هستهای و لغو تحریمها و خروج از فهرست سیاه «افایتیاف» در کنار «برجام دو» به عنوان چارچوب بهبود روابط با همسایگان و حل و فصل مسائل منطقهای بود تا نه فقط از منظر کاهش تنشها بلکه از منظر کسب منافع اقتصادی و تکنولوژیک کشور بتواند از این ارتباطات منتفع شود.
در واقع تا زمانی که الگوی توسعه اقتصادی کشور مشخص نباشد و جهان را عرصه جنگ و تضاد بدانیم و ندانیم با دنیا چگونه کار کنیم و اینکه آیا قرار است بازیگری فعال یا منتقد نظام جهانی باشیم و فی المثل اروپا و امریکا و متحدان آنها در نقاط مختلف جهان را از دایره شمول علاقه سیاست خارجی کشورمان خارج کنیم (بند الف- ماده 101 برنامه هفتم توسعه) و با مداخلات شدید دولت در تمامی حوزهای کسب و کار مردم و قیمتگذاری دستوری و… هر روز ظرفیتهای صادراتی کشور را تحلیل ببریم («سهم صادرات صنعتی از کل صادرات ایران دوسوم میانگین جهانی است»- یونیدو) و بهعبارتی با نگاه ایدئولوژیک تعامل با جهان را به «تسلیم» در برابر نظام جهانی و فقر را «استقلال» معنا کنیم و…، از این سفرها و بدهبستانهای سیاسی متاسفانه کمتر چیزی عاید ایران عزیزمان میشود.
منبع: روزنامه تعادل