تومان نیوز:در حالیکه قیمت بیتکوین در سال ۲۰۲۵ به سطح بیسابقه ۱۱۶ هزار دلار رسیده، تحلیلها نشان میدهد که ارزش بنیادی آن بر اساس مدل نرخ پذیرش حدود ۷۵ هزار دلار است.
به گزارش پایگاه خبری تومان نیوز(toomannews)، بیتکوین بهعنوان اولین و پراهمیتترین دارایی دیجیتال در جهان، طی سالهای اخیر جایگاه ویژهای در بازارهای مالی جهانی به دست آورده است. افزایش چشمگیر قیمت آن، بهویژه در سال ۲۰۲۵، بار دیگر پرسشهایی را درباره ارزش واقعی یا ذاتی این رمزارز برانگیخته است. در شرایطی که قیمت بازار بیتکوین تا روز جمعه به حدود ۱۱۶٬۰۰۰ دلار رسیده، تحلیلگران و سرمایهگذاران با این سؤال مواجهاند که آیا این عدد بازتابی از واقعیت بنیادی بیتکوین است؟ یا نتیجه فشارهای تقاضای کوتاهمدت و جریانهای سرمایهگذاری سفتهبازانه است؟
چهار مدل برای پیش بینی قیمت بیت کوین
در یک دسته بندی کلی چهار رویکرد برای ارزشگذاری بیتکوین بیش از سایر رویکردهای مورد توجه است.
نخست مدل هزینه تولید که قیمت بیتکوین را بر مبنای هزینه مصرف برق و استخراج تخمین میزند. اما برخی تحلیلگران آن را برای پیشبینی قیمت آینده ناکارآمد میدانند. چرا که هزینه تولید بهطور پویا با سختی شبکه تغییر میکند.
دوم مدل معروف نسبت موجودی به جریان (Stock-to-Flow) که بر نسبت تولید سالانه به موجودی کل متکی است و در فضای رمزارزها محبوبیت زیادی دارد. اما از نگاه گروهی از تحلیلگران بیش از حد خوشبینانه و فاقد پشتوانه تجربی قوی است.
سومین مدل، مدل مبتنی بر عوامل کلان اقتصادی (Macro Factors) است که بیتکوین را با بازارهایی چون سهام و ارزش دلار مقایسه میکند. اما به دلیل ناپایداری همبستگیها، اعتبار بلندمدت ندارد.
در نهایت، تنها مدلی که از نظر بسیاری از تحلیلگران قابلیت اتکا دارد، مدل نرخ پذیرش (Adoption Rate) است که رابطه میان تعداد کاربران فعال و قیمت را بررسی میکند.
قیمت بیت کوین بر اساس مدل نرخ پذیرش چند است؟
بر اساس مدل نرخ پذیرش، قیمت واقعی بیتکوین در حال حاضر حدود ۷۵٬۰۰۰ دلار برآورد شده است. این عدد منعکسکننده رشد تدریجی شبکه بیتکوین و افزایش استفاده واقعی از آن است. هرچند باید توجه داشت که بسیاری از فعالیتهای بازار بیتکوین (نظیر معاملات مشتقه یا فعالیت در صرافیهای متمرکز) در دادههای زنجیرهای که مبنای این مدل است، لحاظ نمیشود. با این حال، نرخ پذیرش هنوز بهترین شاخص برای سنجش ارزش بنیادی بیتکوین محسوب میشود.
با وجود برآورد ۷۵٬۰۰۰ دلاری از ارزش واقعی، قیمت بازار بیتکوین در سال جاری به شکل قابل توجهی فراتر از این سطح حرکت کرده است. دلیل اصلی این جهش، ورود گسترده سرمایه از طریق صندوقهای قابل معامله در بورس (ETF) بوده است. تحلیلها نشان میدهد که از ابتدای سال جاری تا کنون، بیش از ۱۹ میلیارد دلار به صندوقهای قابل معامله بیتکوین وارد شده است. دادههای آماری حاکی از آن است که به ازای هر یک میلیارد دلار ورود سرمایه، قیمت بیتکوین بهطور میانگین ۳.۶ درصد افزایش یافته است. این رابطه قوی میان جریان سرمایه و قیمت، نشانهای مهم از تأثیرگذاری نهادهای مالی و سرمایهگذاران نهادی بر قیمت بیتکوین است.
در حال حاضر، صندوقهای قابل معامله حدود ۶.۸ درصد از کل عرضه بیتکوین را در اختیار دارند. در حالی که برخی شرکتهای بزرگ نیز بهصورت مستقیم اقدام به انباشت بیتکوین کردهاند. در نتیجه، بخش قابل توجهی از عرضه بیتکوین در دست بازیگران بلندمدت یا نهادی قرار گرفته است. با توجه به سرعت گردش پایین بیتکوین، در صورت خروج سرمایه از صندوقهای قابل معامله، بازار میتواند با کاهش نقدینگی و نوسانات شدید مواجه شود. بهعبارت دیگر، همانطور که ورود سرمایه توانست قیمت را به سرعت بالا ببرد، خروج آن نیز میتواند اثر معکوس و بسیار شدیدی داشته باشد.
پیش بینی قیمت بیت کوین تا پایان سال
با جمعبندی این تحلیلها، میتوان نتیجه گرفت که قیمت واقعی بیتکوین در شرایط فعلی، با در نظر گرفتن دادههای شبکه و نرخ پذیرش، حدود ۷۵٬۰۰۰ دلار است. قیمت فعلی بازار که به بیش از ۱۱۶٬۰۰۰ دلار رسیده، بازتاب مستقیم تقاضای سرمایهگذاری از سوی صندوقهای قابل معامله و سایر بازیگران نهادی است. این اختلاف بین قیمت بنیادی و قیمت بازار، نشاندهنده پتانسیل ریسک در صورت تغییر جهت جریانهای سرمایه است. پیشبینی تحلیلگران برای پایان سال جاری، با فرض ادامه روند فعلی ورود سرمایه، عددی در حدود ۱۳۵٬۰۰۰ دلار است؛ اما این پیشبینی با عدمقطعیت بالایی همراه است و کاملاً به شرایط بازارهای مالی، سیاستگذاری نهادهای نظارتی و احساسات سرمایهگذاران وابسته خواهد بود.
در نهایت، باید تأکید کرد که سرمایهگذاران در تصمیمگیریهای خود نباید صرفاً به قیمت لحظهای بازار اتکا کنند. درک تفاوت میان ارزش بنیادی بیتکوین و قیمت بازار آن اهمیت بالایی دارد. در شرایطی که بیتکوین بیش از هر زمان دیگر به ابزار سرمایهگذاری نهادی تبدیل شده است، تحلیل بنیادی دقیقتر و در نظر گرفتن ریسکهای سیستمی از جمله تمرکز مالکیت، کاهش سرعت گردش، و تأثیرپذیری از جریانهای ETF، بیش از پیش ضروری به نظر میرسد.