تومان نیوز: چین با جهشی شگفتانگیز در تولید پنلهای خورشیدی، باتری و خودروهای برقی، به قدرت بیرقیب انرژی پاک جهان بدل شده است، اما همچنان در تضادی آشکار میان «سبزی آینده» و «سیاهی زغالسنگ» گرفتار مانده است.
به گزارش پایگاه خبری تومان نیوز(toomannews)،در جنوبغربی چین، در شهری صنعتی به نام چنگدو، کارخانهای قرار دارد که آینده انرژی جهان را رقم میزند. در فضایی که برخلاف انتظار از یک کارخانه خورشیدی، نه نور بلکه سایه بر آن حاکم است، رباتها بیوقفه در رفتوآمدند. آنها ورقههایی نازک از پلیسیلیکون خاکستری را برمیدارند، گرم میکنند با لیزر حکاکی مینمایند و در حمام اسید میشویند تا در نهایت به سلولهای خورشیدی بدل شوند. واحدهایی که امروز نیروی محرکه انقلاب صنعتی سبز چیناند.
کارخانهی متعلق به شرکت تونگوی قادر است در تنها یک هفته، سلولهایی تولید کند که ظرفیت ساخت نیروگاهی با توان بیش از ۵۰۰ مگاوات را دارند؛ ظرف دو ماه، این میزان به برقی معادل تولید سالانه یک نیروگاه بزرگ هستهای میرسد. این تنها یکی از صدها واحد تولیدی است که اکنون چین را در جایگاه بزرگترین تولیدکننده انرژی خورشیدی، باتری و خودروهای برقی جهان قرار داده است.
در سال گذشته، شرکت تونگوی سلولهای خورشیدی مورد نیاز از هر هفت پنل خورشیدی جهان، یکی را تأمین کرد. بقیه نیز تقریباً همگی ساخت دیگر شرکتهای چینی بودند. مجموع ظرفیت تولید سلولهای خورشیدی این کشور در سال گذشته به ۶۸۰ گیگاوات رسید؛ رقمی حیرتانگیز که معادل شش برابر کل ظرفیت تولید برق بریتانیا است.
اگر این میزان پنل بهصورت پیوسته در بیابانی نصب شود، مساحتی حدود ۴ هزار کیلومتر مربع را خواهد پوشاند. این مقدار ظرفیت، در صورت بهرهبرداری با راندمان متوسط ۲۵ درصد قادر است سالانه حدود ۱۴۰۰ تراواتساعت برق یعنی چیزی نزدیک به پنج درصد کل مصرف برق جهان تولید کند. چین اگر همین روند را تا پایان دهه ادامه دهد و هر سال ۶۸۰ گیگاوات دیگر بیفزاید، میتواند بهتنهایی یکسوم برق مورد نیاز جهان را تأمین کند.
طلوع سه صنعت جدید
این تحول عظیم محدود به انرژی خورشیدی نیست. در همان شهر چنگدو، چند کیلومتر آنسوتر از کارخانه تونگوی، شرکت BYD غول خودروسازی برقی جهان، کارخانهای دارد که سالانه میلیونها خودروی الکتریکی تولید میکند.
در سال گذشته، چین ۱۳ میلیون خودروی برقی ساخت؛ رقمی که هر سال بهطور میانگین ۷۰ درصد رشد داشته است. تولید باتری نیز در همین مدت ۶۵ درصد در سال افزایش یافته است. در مقایسه با این دو، رشد ۵۰ درصدی سالانه صنعت خورشیدی حتی کند به نظر میرسد.
سه صنعت خورشید، باتری و خودروهای برقی اکنون بهعنوان «سه نیروی مولد جدید» شناخته میشوند؛ عنوانی که دولت چین با افتخار برای توصیف صنایع آیندهساز خود بهکار میبرد. صنعت بادی نیز در حال پیشروی است: سال گذشته برای نخستین بار، چهار شرکت بزرگ توربینسازی جهان همگی چینی بودند و ۷۰ درصد از ۱۲۲ گیگاوات ظرفیت جدید بادی جهان را نصب کردند.
سرعتی فراتر از پیشبینیها
رشد صنعت انرژی پاک چین حتی از تصورات خوشبینانهترین نهادهای جهانی هم فراتر رفته است. آژانس بینالمللی انرژی در سال ۲۰۲۱ پیشبینی کرده بود که تا ۲۰۲۶ چین ۴۸۰ گیگاوات ظرفیت جدید خورشیدی ایجاد کند، اما این کشور در نیمه این بازه زمانی دو برابر آن را محقق کرده است.
چینیها همچنین در تولید خودروهای برقی از برنامههای خود پیشی گرفتهاند. ده سال پیش، دولت انتظار داشت تا ۲۰۲۵ فروش این خودروها به ۳ میلیون دستگاه برسد؛ اما حالا این رقم بیش از چهار برابر شده است.
این موفقیتها نتیجه ترکیبی از سرمایهگذاری کلان، زنجیره تأمین فشرده، فناوریهای پیشرفته و نیروی کار ماهر است. اما در پس همه این عوامل، یک موتور نیرومند نهفته است: عطش سیریناپذیر چین برای برق.
برق؛ نیاز راهبردی و سیاسی
چین از دهه ۱۹۹۰ با بحران شدید آلودگی هوا و آب روبهرو بود. اعتراضهای عمومی، دولت را ناگزیر کرد که برای کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی برنامهای ملی تدوین کند. بازیهای المپیک ۲۰۰۸ پکن، با شعار المپیک سبز به محرک مهمی برای سرمایهگذاری در انرژی پاک بدل شد.
اما انگیزهها صرفاً زیستمحیطی نبودند. در نگاه مقامات پکن، انرژی مفهومی ژئوپلیتیکی دارد؛ آنها همواره گفتهاند «کاسه برنج باید در دست خودمان باشد» که استعارهای از استقلال انرژی است. هر فناوری که بتواند وابستگی به واردات نفت و گاز را کاهش دهد، برای حزب کمونیست جذاب است.
همزمان، بازار جهانی نیز فرصت مناسبی فراهم کرد. در دهه ۲۰۰۰، کشورهایی چون آلمان و اسپانیا با یارانههای سخاوتمندانه، بازار عظیمی برای پنلهای خورشیدی ایجاد کردند و شرکتهای چینی با سرعتی برقآسا آن را در اختیار گرفتند.
یارانهها، زنجیرهها و جهش صنعتی
صنعت انرژی پاک چین با ترکیبی از سیاست صنعتی هدفمند و رقابت شدید رشد کرد. دولت زمین ارزان، وامهای با بهره پایین و معافیتهای مالیاتی در اختیار شرکتها گذاشت. تا سال ۲۰۲۳، میزان یارانه پرداختی به صنعت خودروی برقی به ۲۳۱ میلیارد دلار رسیده بود که سه برابر کمک دولت آمریکا به خودروسازان دیترویت در بحران مالی ۲۰۰۸ است.
شرکتها از صنایع مختلف به این موج پیوستند؛ از جمله تونگوی که پیشتر تولیدکننده غذای ماهی بود و با حمایت دولت بهسرعت به یکی از بزرگترین سازندگان سلول خورشیدی جهان تبدیل شد.
چین همچنین کنترل عمده مواد خام حیاتی را در دست دارد: از پالایش عناصر نادر خاکی گرفته تا تصفیه کبالت، لیتیوم و گرافیت، موادی که برای ساخت باتری ضروریاند.
اکنون، پس از دو دهه رشد شتابان، بسیاری از یارانهها حذف شدهاند. دولت از سال گذشته پرداخت تعرفههای تضمینی برق خورشیدی جدید را متوقف کرده است. شرکتها حالا باید با نوآوری و بهرهوری زنده بمانند.
نتیجه شگفتانگیز بوده است: در سال گذشته، شرکتهای چینی ۷۵ درصد از کل پتنتهای جهانی انرژی پاک را ثبت کردند (در سال ۲۰۰۰ سهم آنها تنها ۵ درصد بود). رقابت فشرده، نوآوری را به سرعتی غیرقابل تصور گسترش داده است؛ فناوریهایی که تا چند سال پیش نادر بودند، امروز به استانداردهای صنعتی تبدیل شدهاند.
در بخش بادی نیز، شرکتها با ساخت توربینهای غولآسا که توان بیشتری در هر چرخش دارند، بهدنبال افزایش بازده هستند. مهندسان چینی به این روند نام بزرگسازی دادهاند؛ راهی که هم هزینه را پایین میآورد و هم توان تولید را بالا میبرد.
بهای موفقیت: مازاد تولید و جنگ قیمتی
اما این پیشرفت خیرهکننده اکنون به چالشی جدید انجامیده است: بحران مازاد تولید. در سال گذشته، ظرفیت تولید سلول خورشیدی چین به ۱۲۰۰ گیگاوات رسید، در حالیکه تنها ۶۸۰ گیگاوات از آن واقعاً فروخته شد. نتیجه، سقوط قیمتها و زیانهای سنگین بود؛ تخمینها حاکی است که صنعت خورشیدی چین در سال گذشته ۶۰ میلیارد دلار ضرر داده و یکسوم نیروی کار خود را از دست داده است.
دولت از رقابت درونزای مخرب میان شرکتها گلایه دارد؛ رقابتی که به جای سودآوری، همه را در باتلاق قیمتهای نازل فرو میبرد. در برنامه پنجساله جدید که قرار است در مارس منتشر شود، اصلاح ساختاری و ادغام شرکتهای ضعیف از اولویتها خواهد بود.
هدف، ایجاد صنعتی کوچکتر اما سودآورتر است؛ صنعتی که بتواند بدون یارانه، در بازار جهانی رقابت کند.
در میان فعالان بازار، زمزمههایی از تشکیل کارتلی شبیه اوپک برای انرژی خورشیدی شنیده میشود تا از سقوط بیشتر قیمتها جلوگیری شود. در گذشته نیز تجربههای مشابهی وجود داشته است: در دهه ۲۰۱۰، یکی از بزرگترین شرکتهای خورشیدی چین به دلیل بدهیهای سنگین و رقابت قیمتی ورشکست شد.
اکنون خطر تکرار آن سناریو وجود دارد؛ هرچند کارشناسان معتقدند این بار شرایط متفاوت است. صنعت انرژی پاک آنقدر بزرگ و حیاتی شده که دیگر نمیتوان اجازه داد سقوط کند. همانگونه که تحلیلگران میگویند، صنعت خورشیدی چین اکنون بزرگتر از آن است که شکست بخورد.
صرفنظر از چالشهای داخلی، اثر جهانی این جهش بیسابقه انکارناپذیر است. در سال ۲۰۰۵، هر وات برق خورشیدی حدود ۴ دلار هزینه داشت؛ امروز، این رقم به کمتر از ۲۰ سنت رسیده است؛ یعنی بیست برابر کاهش در کمتر از دو دهه.
این کاهش قیمت، در عمل به منزله بزرگترین یارانه غیرمستقیم تاریخ انرژی جهان است. کشورهای در حال توسعه اکنون میتوانند با هزینهای اندک، ظرفیتهای عظیم خورشیدی بسازند و وابستگی خود را به سوختهای فسیلی کاهش دهند.
از پشتبامهای اروپا تا بیابانهای عربستان، از مزارع آفریقا تا کارخانههای هند، رد پای سلولهای ساخت چین دیده میشود. این محصولات هرچند با انگیزه سود تولید میشوند، اما در عمل به هدیهای صنعتی از شرق به جهان تبدیل شدهاند.
چشمانداز آینده: سبزیِ پایدار، سیاهیِ زغال
با وجود این تحولات، یک تناقض بنیادین باقی مانده است. چین در حالی در صدر انقلاب انرژی پاک ایستاده که هنوز بزرگترین مصرفکننده زغالسنگ جهان است. اقتصاد عظیم این کشور، با وجود رشد انرژیهای نو، هنوز برای تأمین برق صنعتی به سوختهای فسیلی متکی است.
به بیان دیگر، چین در مسیر «سبز شدن» حرکت میکند، اما در سایه دود سیاه نیروگاههای زغالسنگ. کارشناسان میگویند اگر پکن نتواند همزمان با رشد انرژی پاک، وابستگی خود به زغال را کاهش دهد، دستاوردهایش در عرصه جهانی تضعیف خواهد شد.




















