تومان نیوز:چرا نرخ ارز در ایران افزایشی خواهد بود؟ این پرسشی است که این روزها در بسیاری از محافل و مجامع طرح میشود.
دامنه طرح این پرسش به اندازهای وسیع شده است که حتی برخی از بازیکنان فوتبال ایران هم به طرح این پرسش اقدام کرده و میپرسند چرا نرخ ارز در ایران بالا میرود؟
اما برای ارزیابی این موضوع و پاسخ دادن به این پرسش باید توجه کرد که در تحلیل هر بازاری اشاره به شرایط عرضه و تقاضای آن بازار، تحلیلی کامل را دربر میگیرد.
اینکه در سالهای اخیر نرخ ارز در ایران افزایشی بوده و خواهد بود، به دلیل محدودیتها در عرضه ارز و افزایش مستمر تقاضای ارز بوده است.
مختصری از عناوین و دلایل این نوسانات ذیلا ارایه میشود؛ البته باید توجه داشت هر دلیلی قابل تفصیل است:
۱- دلایل کوتاهمدت: بخشی از دلایل اصلی افزایش نرخ ارز به رخدادها و اخباری بازمیگردد که به صورت جاری و در کوتاهمدت منتشر میشوند. اخبار بد، از جمله جنگها و تنشهای منطقهای و نیز ورود ترامپ به عرصه انتخابات بخشی از این اخبار و رخدادهایی هستند که به صورت جاری و در کوتاهمدت رخ میدهند و باعث بروز نوسان در بازار ارز میشوند.
دوره ای برای افزایش درآمد و ارتقاء شغلی
شدت و ضعف اخبار هم بر عرضه و هم بر تقاضای ارز تاثیرگذار است. به عنوان مثال ورود ترامپ به انتخابات ایالات متحده هرچه به تاریخ انتخابات نزدیکتر شود، آثار انتظاری بر نرخ ارز ایران خواهد داشت.
این حضور بهطور عادی و با توجه به تجربیات قبلی زمینه ساز بلوکه شدن ذخایر ارزی خارج از کشور است. ضمن اینکه تحدیدکننده عرضه ارز به داخل کشور هم محسوب میشود.
۲- دلایل بلندمدت: اثر مهم بعدی، تاثیرات بلندمدتی است که شکل گرفته و بازار ارز را با نوسان روبه رو میسازد. تحریمها که تبدیل به قانون شده و بهطور مستمر صادرات بخارج و عرضه ارز به داخل را تحدید مینماید.
از سوی دیگر برخی خود تحریمیها مانند، نپیوستن به معاهدات بینالمللی چون افای تی اف و ..، وجود ترازهای منفی (بودجه، بانکی، تراز پرداختها، و…) که موجب افزایش کسری بودجه، گسترش نقدینگی، کاهش ارزش پول ملی و… شده است. و سایر موارد هم هم موجب افزایش نرخ ارز میشود و هم تامینکننده کسری بودجه است.
۳- نداشتن برنامه توسعه بلندمدت: هر کشوری در مسیر پیشرفت نیازمند الگوی خاص خود از توسعه است. با بررسی کمسیر کشورهای توسعه یافته مشخص میشود که این کشورها با تکیه بر الگوی توسعه و برنامههای رشد توانستهاند به کرانههای پیشرفت دست پیدا کنند.
عمل نکردن به مزیت نسبی در صادرات و تحدید صادرات و عرضه ارز و گسترش مستمر واردات یا افزایش مستمر تقاضای ارز از دیگر موضوعات موثر در این بخش است.
۴- طبق نظریه PPP در محاسبه نرخ ارز، تفاوت تورم داخلی از تورم جهانی باضافه نرخ بهره وری داخلی (در ایران صفر است)، موجب افزایش طبیعی نرخ ارز است. تورم داخلی ۴۵ درصدی و جهانی زیر ۱۰ درصدی، به معنای افزایش مستمر سی الی چهل درصدی نرخ ارز در سال است.
۵- فشار مالیاتی، میتواند موجب تعطیلی تولید، گرایش به سمت فرار مالیاتی از طریق معاملات به وسیله ارز و غیر از حسابهای بانکی و … را افزایش میدهد.
بعضا این نوع سیاستگذاریها زمینه ساز و موجب مهاجرت نیز میشود. ضمن اینکه باید توجه داشت، فشار مالیاتی روی بازارهای موازی ارز، مانند مسکن، خودرو، طلا… موجب سوق نقدینگی به بازار ارز میشود.
۶- فشار مهاجرت در نیروی کار ماهر و ساده، و تحصیلکرده و… تقاضای ارز را افزایش میدهد. این نیروها برای رتق و فتق امور مالی خود ره ارز بیشتر نیاز دارند، بنابراین افزایش دامنههای مهاجرت نظام عرضه و تقاضا را در بازار ارز نوسانی میکند.
۷- بازار پولی ناکارآمد و نرخ بهره پایین و غیر جذاب، نقدینگی را به بازارهای موازی و ارز سوق میدهد. موارد چند دیگری نیز در این مسیر قابل ذکر هستند.
بدیهی است هر کدام از موارد مذکور راهکارهای خود را میطلبد. در کنار آنها مدیران شایسته و کاربلد لازمه مقابله با مشکلات است. بدون این مدیران و اتخاذ سیاستگذاریهای مطمئن وضعیت در بازار ارز بهبود پیدا نکرده و بر مدار نوسان حرکت میکند.