تومان نیوز:در نشست «مدیریت در میانه آشفتگی؛ راهکارهای مدیریتی در شرایط اقتصادی ناپایدار» ، به چالشهای کلیدی کشور دپر داخته شد و بر ضرورت وفاق ملی و ایجاد آرمان مشترک برای عبور از این بحرانها تأکید کرد.
به گزارش پایگاه خبری تومان نیوز(toomannews)، علینقی مشایخی استاد دانشگاه درنشست «مدیریت در میانه آشفتگی؛ راهکارهای مدیریتی در شرایط اقتصادی ناپایدار» با اشاره به بحرانهای متعدد اقتصادی و اجتماعی ایران، گفت: خالص سرمایهگذاری منفی، رشد اقتصادی نزدیک به صفر، بیکاری گسترده فارغالتحصیلان، مهاجرت نیروی انسانی متخصص، و ناترازیهای فلجکننده در تأمین انرژی از مهمترین مشکلات حال حاضر کشور هستند.
وی تصریح کرد: ناترازی برق و گاز، به تنهایی بحرانهای بزرگی هستند که کشور را تحت فشار قرار دادهاند. برای حفظ و بهبود وضعیت کشور، نیاز به تغییرات بنیادی برای خروج از شرایط فعلی داریم.این تغییرات بنیادی از طریق همسویی نیروهای تأثیرگذار، میتواند آیندهای بهتر برای کشور رقم بزند.
این استاد دانشگاه در ادامه افزود: گذشته از چالشهای نامبرده، اقتصاد کشور با ناترازیهای فلجکننده مواجه شده است. ناترازی بودجه، صندوقها، بازار کار، گاز، برق، گازوئیل و بنزین، آب، محیط زیست، بودجه خانوارها و علاوه بر آن تحریمهای اولیه و ثانویه مشکلات متعددی برای اقتصاد کشور ایجاد کرده است. بهعنوان مثال درحالحاضر ارتباط بانکی با خارج از کشور وجود ندارد یا کشور در مناقشات بینالمللی حامی کافی ندارد و اتفاقات اخیر منطقه وضعیت را پیچیدهتر کرده است.
به گفته مشایخی برای خروج از وضع موجود و تبدیل آن به شرایط مطلوب، نیروهای موجود در کشور باید همسو شوند و برای همسویی این نیروها باید انگیزه و انرژی ایجاد کرد.
ضرورت وفاق ملی و همسویی نیروها
مشایخی تأکید کرد: عبور از این شرایط دشوار مستلزم همسویی نیروهای تأثیرگذار در کشور است. عدم وجود آرمان مشترک باعث خنثی شدن نیروها میشود و این امر دستیابی به اهداف کلان را دشوار میسازد. وفاق ملی و همسویی نیروها، نیرویی مضاعف برای عبور از شرایط بحرانی ایجاد میکند.
وی وفاق ملی را مقدمهای برای شکلگیری آرمان مشترک دانست و افزود: وفاق به معنای همدلی و مشارکت در مسئولیتهاست. آرمان مشترک از طریق گفتوگو و پذیرش تفاوتها ایجاد میشود و دستوری نیست. این فرآیند باید بر پایه تعامل هدفمند شکل بگیرد.
مؤسس دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف، در این نشست گفت: کشور درحالحاضر با مشکلات عدیدهای دستوپنجه نرم میکند؛ خالص سرمایهگذاری منفی، رشد اقتصادی نزدیک به صفر، ببیکاری فارغالتحصیلان، تورم زیاد و کاهش ارزش پول ملی، افزایش تعداد جمعیت زیر خط فقر، افزایش لجامگسیخته مهاجرت فارغالتحصیلان، نارضایتی و کاهش سرمایه اجتماعی، کمرنگشدن هویت ملی و گسیختگی خانواده، بخشی از این گرفتاریها هستند.
وی گفت: برای ایجاد وضع مطلوب باید آرمان مشترک به وجود آید و تبدیل وضع مطلوب به آرمان مشترک افراد میتواند همسویی ایجاد کند. همچنین تبدیل وضع مطلوب به آرمان مشترک در مدیران و کارشناسان و آحاد مردم انرژی ایجاد میکند و آرمان مشترک آیندهای است که مورد علاقه و تعهد افراد میشود. اما آرمان مشترک چیست و چگونه ایجاد میشود؟
به گفته این استاد دانشگاه، وفاق میتواند مقدمه ایجاد آرمان مشترک شود. باید توجه داشت وفاق به معنی سازگاریکردن، همدلیکردن، همراهی و یکدلی در مقابل نفاق است و به معنی با هم دعوا نکردن و مشارکتکردن در مسئولیتها است..
مشایخی در ادامه تأکید میکند برداشت از آنچه رئیسجمهوری درباره وفاق میگوید، به مفهوم داشتن آرمان مشترک نیست، بلکه به معنای سازگاری و دوستی است که باید مقدمه ایجاد آرمان مشترک باشد. وی اظهارکرد: آرمان مشترک، وجوه مشترک آرمان افراد است و آرمان مشترک با گفتوگو و قبول یکدیگر ایجاد میشود و باید دقت کرد که آرمان مشترک دستوری ایجاد نمیشود و با مشارکت افراد هدفمند و آرماندار شکل میگیرد.
این استاد دانشگاه در ادامه این نشست درباره چگونگی شکلگیری مؤلفههای مهم آرمان مشترک گفت: مؤلفههای آرمان مشترک زیربنای آرمان است که شامل هدف بنیادی، ارزشها و تصویر افراد از قله مدنظر میشود.آرمان مشترک به معنی مأموریت و هدفهای کمّی است که افراد برای خود تعریف میکنند.
مشایخی افزود: آرمان مشترک سه رکن مهم دارد؛ اول هدف بنیادی به این مفهوم که چرا هستیم؟ هستیم که چه کار کنیم؟ چه آیندهای در نظر داریم که خلق کنیم؟ دوم، ارزشهای بنیادی و درواقع ارزشهایی که عمیقا رعایت میشود و مورد عمل قرار میگیرد. سوم اینکه قله مدنظر چگونه تصویر میشود؟
وی ادامه داد: در توضیح هدف بنیادی باید گفت که هدف بنیادی به تمام و کمال دستیافتنی نیست، اما هدف بنیادی برانگیزاننده و راهنما و الهامبخش تغییرات است.
این استاد دانشگاه با تشریح نقش ارزشهای بنیادی در ایجاد آرمان مشترک تأکید کرد که دو طیف از ارزشهای بنیادی در پرتو اسلام وجود دارد. ارزشهای نوع اول عدالتمحوری است و حمایت از مبارزان و مبارزه با ظلم در منطقه را تعریف میکند و ارزشهای نوع دوم بر گفتوگو و اجرای قانون به صورت یکسان تأکید دارد و خواهان حفاظت از منافع ملی و آزادی عقیده و بنیان است و برتری را بر مبنای عملکرد و پاسخگویی میداند و صداقت و راستگویی را آرمان تصور میکند.
مشایخی معتقداست: برای خروج از وضع فعلی، ایجاد یک آرمان مشترک برای ایجاد توسعه و رفاه لازم است و وفاق به معنای سازگاری و همدلی باید مقدمه ایجاد چشمانداز مشترک باشد و آرمان مشترک حول توسعه پایدار و رفاه با همه مؤلفههای آن یعنی هدف بنیادی دولت، ارزشهای بنیادی، تصویری از قله ناشی از توسعه و مأموریت دولت شکل میگیرد و تنها با گفتوگو است که میتوان آرمان مشترک را شکل داد، نه با مونولوگ یا تکگویی و سپس پس از آن میتوان به مرحله پایش و پاسخگویی و اصلاح مسیر رسید.
چگونه با شرایط ناپایدارمواجه شویم
در ادامه این نشست، سید بابک علوی دانشیار دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه صنعتی شریف به بررسی زوایای نوین در مدیریت و رهبری سازمان ها پرداخت و گفت: برای حل چالشهای فعلی، باید به سه زاویه کلیدی توجه داشت یکی از آنها نوشناسی محیط است؛ شناخت درست از محیط و شناسایی مسائل، اولین گام در مسیر حل مشکلات است. دومین زاویه تقویت ظرفیت تغییر است؛ آمادگی برای تغییرات سریع و ایجاد چابکی در تصمیمگیریها، از ضروریات مدیریت در شرایط بحرانی است.تفکیک راهحلها از دیگر زوایای کلیدی است که تمایز بین راهحلهای فنی و تطبیقی، و تأکید بر گفتوگو و همکاری میان ذینفعان را کلید موفقیت در مدیریت مسائل کلان می داند.
این استاد دانشگاه درادامه این نشست با اشاره به مؤلفههای رهبری در محیطهای ناپایدار گفت: در محیط پیچیده، تعداد ﻣﺘﻐﯿﺮها ﺧﯿﻠﯽ زﯾﺎد و ﻓﺮاﺗﺮ از درک است، واﺑﺴﺘﮕﯽهای ﺧﯿﻠﯽ زﯾﺎد ﺑﯿﻦ ﻣﺘﻐﯿﺮها وجود دارد و اﻃﻼﻋﺎت درﺑﺎره ﻣﺘﻐﯿﺮها ﺣﺠﻢ زﯾﺎدی دارد و دﺷﻮاری در ﭘﺮدازش همزﻣﺎن آﻧﻬﺎ احساس میشود. مصداق این شرایط، حل ﻣﺴﺎﺋﻞ ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ ﺷﺮاﯾﻂ درﯾﺎﭼﻪ اروﻣﯿﻪ است.
وی در ادامه توضیح داد: برای فائقآمدن به چنین شرایطی، ﺳﺎزﻣﺎندهی ﻣﺠﺪد اﻋﻀﺎی ﺳﺎزﻣﺎن ﻣﺘﻨﺎﺳﺐ ﺑﺎ ﻣﺎهیت ﻣﺘﻐﯿﺮها لازم است و اینکه ظرﻓﯿﺖهای ﺗﺨﺼﺼﯽ ﺑﺮای ﺷﻨﺎﺧﺖ ﭘﺪﯾﺪهها و ﭘﺮدازش اﻃﻼﻋﺎت ایجاد شود. در ﻗﺮاردادهای اﺳﺘﺨﺪاﻣﯽ ﻣﺨﺘﻠﻒ تنوع ایجاد شود تا ﺷﺒﮑﻪ ﻗﻮیﺗﺮی از ﻣﺘﺨﺼﺼﺎن شکل بگیرد و ﺳﺎﺧﺘﺎرهای ﻏﯿﺮﻣﺘﻤﺮﮐﺰﺗﺮ و ﺑﺎ اﺧﺘﯿﺎرات ﺑﯿﺸﺘﺮ و هماهنگ ﺑﺎ ﻗﻮاﻋﺪی ﺳﺎده ایجاد شود.
این استاد دانشگاه گفت: در ﻣﺤﯿﻂ ﭘﺮاﺑﻬﺎم، رواﺑﻂ ﻋﻠّﯽ ﺑﯿﻦ ﻣﺘﻐﯿﺮها ﺑﺴﯿﺎر ﻧﺎﻣﻌﻠﻮم و ﻧﺎﻣﺸﺨﺺ است و هیچ ﻧﻮع ﭘﯿﺶﺑﯿﻨﯽ ﻗﺎﺑﻞ اﺗﮑﺎﯾﯽ ﻧﻤﯽﺗﻮان از وﺿﻌﯿﺖ آﯾﻨﺪه داﺷﺖ؛ مثل مسئله نقش هوش ﻣﺼﻨﻮﻋﯽ در توسعه ﮐﺸﻮر.
علوی ادامه داد: برای تسلط بر چنین شرایطی، باید فرهنگ و روﯾﮑﺮدهای آزﻣﺎﯾﺶﭘﺬﯾﺮی اﯾﺪهها و همچنین ﯾﺎدﮔﯿﺮی ﺗﺪرﯾﺠﯽ تقویت شود و همچنین ﻓﻀﺎﯾﯽ ﺑﺮای ﭘﺬﯾﺮش اﺷﺘﺒﺎه و ﯾﺎدﮔﯿﺮی از اﺷﺘﺒﺎهات ایجاد شود. ضمن اینکه ﻗﺎﺑﻠﯿﺖهای ﯾﺎدﮔﯿﺮی ﺳﺎزﻣﺎﻧﯽ تقویت شده و اﺳﺘﻔﺎده از ﺗﮑﻨﯿﮏهای ﻣﺒﺘﻨﯽ ﺑﺮ ﺳﻨﺎرﯾﻮ و ﺑﺮﻧﺎﻣﻪرﯾﺰیهای ﺷﻨﺎور در دستور کار قرار بگیرد.
به گفته وی، برای چیرگی بر این شرایط باید ﻗﺎﺑﻠﯿﺖهای ﺑﻪدﺳﺖآوری اﻃﻼﻋﺎت و ﺑﻪاﺷﺘﺮاکﮔﺬاری ﺳﺮﯾﻊ آنها تقویت شود و واﺣﺪهایی ﺑﺮای ﺗﺤﻠﯿﻞ ﺳﺮﯾﻊ اﻃﻼﻋﺎت تشکیل شده و ارﺗﺒﺎط ﻧﺰدﯾﮏ ﺑﺎ ذیﻧﻔﻌﺎن ایجاد شود تا ﺷﻨﺎﺧﺖ ﻣﺴﺘﻤﺮی از ﻧﯿﺎزهای آﻧﻬﺎ و ﺗﻐﯿﯿﺮات اﯾﺠﺎدﺷﺪه در نیازها به دست آید. همچنین اﺳﺘﻔﺎده از ﺗﮑﻨﯿﮏهای ﻣﺒﺘﻨﯽ ﺑﺮ ﺳﻨﺎرﯾﻮ و ﺑﺮﻧﺎﻣﻪرﯾﺰیهایی درﺑﺎره ﻣﺘﻐﯿﺮهای اﻃﻼﻋﺎﺗﯽ کمک میکند.
این استاد دانشگاه به وضعیت ﻣﺤﯿﻂ ﻧﺎﭘﺎﯾﺪار و ﻣﺘﻐﯿﺮ نیز اشاره کرد وافزود: متغیرهای اﯾﻦ ﺷﺮاﯾﻂ ﻗﺎﺑﻞ درک هستند و اﻃﻼﻋﺎت درﺑﺎره آﻧﻬﺎ ﻣﻮﺟﻮد اﺳﺖ، اﻣﺎ وﺿﻌﯿﺖ آﻧﻬﺎ ﺑﻪﺷﺪت ﻧﺎﭘﺎﯾﺪار و در ﻧﻮﺳﺎن اﺳﺖ.
علوی تصریح کرد: برای مواجهه با چنین شرایطی، لازم است ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ رﯾﺴﮏ، ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﻧﻘﺪﯾﻨﮕﯽ، ﺳﺮﻣﺎﯾﻪﮔﺬاری و ذﺧﯿﺮه ﻣﻨﺎﺑﻊ ﺑﺮای ﺷﺮاﯾﻂ ﻧﺎﭘﺎﯾﺪار تقویت شود و از ﻣﺘﺨﺼﺼﺎن ارزشمند در ﺣﻮزههای ﭘﺮرﯾﺴﮏ استفاده شود و آﻣﺎدﮔﯽ و اﻧﺴﺠﺎم ﺳﺎزﻣﺎن ﺑﺮای ﻣﻮاﺟﻬﻪ ﺑﺎ ﻣﺤﯿﻂ دچار ﺗﻐﯿﯿﺮات زﯾﺎد، حفظ شود.
وی افزود: چالشهای فعلی تنها در سطح کلان و از طریق شبکهسازی و تبادل دانش قابل حل هستند. دولت باید مراکزی برای گفتوگو، تدوین راهحلهای نوآورانه، و تقویت همکاری میان ذینفعان ایجاد کند.
در پایان نشست، بر لزوم وفاق ملی و آرمان مشترک برای دستیابی به توسعه پایدار و رفاه تأکید شد و ایجاد وفاق ملی، مقدمهای برای تدوین چشمانداز مشترک و تحقق توسعه پایدار است. آرمان مشترک باید حول محور رفاه و توسعه پایدار شکل گیرد و بر مبنای هدف بنیادی، ارزشهای مشترک و چشماندازی روشن از آینده تعریف شود.
این نشست با پیشنهادهایی برای نهادینهسازی فرهنگ گفتوگو و همافزایی نیروها به منظور عبور از بحرانهای اقتصادی و اجتماعی پایان یافت.