تومان نیوز:تب بیسابقه خرید طلا در سراسر جهان با جهش قیمت هر اونس به بیش از ۴۰۰۰ دلار، نشانهای از بحران اعتماد به نظام مالی و سیاستهای پولی است؛ جایی که بانکهای مرکزی، سرمایهگذاران و مردم بهدنبال پناهگاهی امن در برابر بدهی، تورم و بیثباتی جهانیاند.
به گزارش پایگاه خبری تومان نیوز(toomannews)،در نخستین ساعت صبح توکیو، خریداران تازهوارد در مقابل فروشگاه «نیهون متریال» با درهای بسته مواجه شدند؛ طلایی برای خرید باقی نمانده بود. این صحنه کوچک، تصویری از یک پدیده بزرگتر است: هجوم جهانی به طلا. سه سال صعود مداوم قیمت فلز زرد که از خریدهای گسترده بانکهای مرکزی آغاز شد، حالا دامنهای جهانی پیدا کرده است. خریداران تازهکار از ژاپن تا اروپا، از ترکیه تا ایالات متحده، به دنبال داشتن داراییای هستند که «میتوان در دست گرفت»؛ نمادی از امنیت در جهانی پر از تردید.
قیمت هر اونس طلا اکنون از مرز تاریخی ۴۰۰۰ دلار عبور کرده است؛ رشدی بیش از ۵۰ درصد در یک سال که آن را به بهترین عملکرد از سال ۱۹۷۹ بدل کرده است، زمانی که طلا در واکنش به ترسهای تورمی بیش از دو برابر شد. موج جدید تنشهای تجاری میان آمریکا و چین نیز آتش این صعود را تندتر کرده است.
در بازار ژاپن، شکستن مرز ۲۰هزار ین برای هر گرم طلا جرقهای بود برای رسانهها و مردم. در عرض دو هفته، خریدهای خرد از سطح عادی فراتر رفت و به گفته فعالان بازار، حالا نوعی هیجان جمعی سرمایهگذاران را دربرگرفته است. بسیاری از تحلیلگران این موج را دیگر نه نتیجه نرخ بهره یا تورم بلکه حاصل پدیدهای رفتاری میدانند: «فومو» یا همان ترس از جا ماندن.
موتور اصلی صعود قیمت طلا: بانکهای مرکزی و فوموی جهانی
از سال ۲۰۲۲ تاکنون، بزرگترین نیروی محرک قیمت طلا خریدهای بیسابقه بانکهای مرکزی بوده است؛ بهویژه از سوی کشورهای در حال توسعه که میخواهند ذخایر ارزی خود را از وابستگی به دلار آمریکا دور کنند. این روند در سال جاری با هجوم سرمایهگذاران خرد و نهادی به اوج رسیده است. تنها در سهماهه سوم سال ۲۰۲۵، بیش از ۲۶ میلیارد دلار وارد صندوقهای قابل معامله مبتنی بر طلا (ETF) شد؛ رقمی قابل توجه که حتی صندوقهای سهامی را پشت سر گذاشت.
بانک فرانسوی سوسیته ژنرال در گزارشی نوشت که با این روند، رسیدن قیمت طلا به ۵۰۰۰ دلار در هر اونس تقریباً اجتنابناپذیر است. ترس از بحران بدهی در اقتصادهای پیشرفته، نگرانی از فشار سیاسی بر بانکهای مرکزی و بیاعتمادی به ثبات نظام مالی جهانی، سوخت اصلی این تب هستند.
طلای ضد ترامپ؛ سیاست و ترس در کنار هم
در مرکز این تب جهانی، آمریکا قرار دارد؛ جایی که فشارهای رئیسجمهور دونالد ترامپ بر فدرال رزرو برای کاهش نرخ بهره با هدف کاستن از هزینههای بدهی، سیگنالی قوی به بازارها داده است. به باور تحلیلگران، اگر استقلال فدرال رزرو تضعیف شود یا بانک مرکزی نتواند کنترل تورم را حفظ کند، سرمایهگذاران بیش از پیش به داراییهای فیزیکی مانند طلا پناه خواهند برد.
اختلاف بر سر امکان برکناری «لیزا کوک»، یکی از اعضای هیأتمدیره فدرال رزرو، باعث جهش فوری در قیمت طلا شد. روث کرول، مدیر انجمن بازار طلای لندن، میگوید: «حمله به کوک باعث جهش قیمت شد. اگر اطمینان از ادامه حضور او در فدرال رزرو حاصل شود، احتمالاً بازار آرام میگیرد.»
این جملات نشان میدهد طلا اکنون به شاخصی سیاسی بدل شده است؛ هر تزلزل در نهادهای پولی آمریکا مستقیماً در قیمت آن بازتاب مییابد.
آیا حباب طلا در راه است؟
بسیاری از کارشناسان معتقدند که رشد فعلی، بیش از حد معمول سریع بوده است. تحلیل بانک آمریکا نشان میدهد قیمت طلا اکنون بیش از ۲۰ درصد بالاتر از میانگین متحرک ۲۰۰روزه و ۷۰ درصد بالاتر از میانگین متحرک ۲۰۰هفتهای است؛ الگویی که در گذشته تنها سه بار تکرار شده و هر بار به اصلاحی ۲۰ تا ۳۰ درصدی انجامیده است.
گی میلر، استراتژیست شرکت بیمه زوریخ، هشدار میدهد که رفتار گلهای در بازار طلا در حال شکلگیری است: «سرمایهگذاران ممکن است ناخواسته در حال ایجاد یک ریسک جدید باشند؛ ریسک شکلگیری حباب در بازار طلا.»
ریشه اصلی تب طلا، به گفته دیوید تیت، مدیر شورای جهانی طلا، ترس از فروپاشی مالی است: «عامل اصلی کل این صعود، بدهی است؛ ترس از سناریوی بدهیهای کنترلناپذیر و فروپاشی اعتماد.» او اعتراف میکند که این روند گاه «خلاف منطق اقتصادی» به نظر میرسد، اما در جهانی که بدهیهای دولتها بیوقفه بالا میرود، طلا به تنها دارایی بدون بدهی تبدیل شده است.
در آمریکا، انتظار برای چهار مرحله کاهش نرخ بهره تا پایان سال آینده، با وجود تورم ۲.۷ درصدی، باعث شده بسیاری از سرمایهگذاران از اوراق خزانه فاصله بگیرند.
همچنین تحلیل دادههای شورای جهانی طلا نشان میدهد که سهم طلا از ذخایر ارزی بانکهای مرکزی جهان از ۱۰ درصد در یک دهه پیش به حدود ۲۴ درصد در ژوئن ۲۰۲۵ رسیده است. این یعنی در ارزش اسمی، طلا اکنون در آستانه پیشیگرفتن از اوراق خزانه آمریکا به عنوان اصلیترین دارایی ذخیره جهانی است. در حال حاضر، بانکهای مرکزی (بهجز فدرال رزرو) حدود ۳۰ هزار تن طلا در اختیار دارند؛ معادل نزدیک به ۳.۹ تریلیون دلار، در حالیکه کل اوراق خزانه نگهداریشده توسط خارجیها اندکی کمتر از آن است.
این تغییر تاریخی نشان میدهد که حتی دولتها نیز بهتدریج در حال خروج از سایه دلار هستند و طلا را به عنوان پناهگاه نهایی اعتماد مالی برگزیدهاند.
رونق فعلی نهفقط بازارهای مالی، بلکه تولید فیزیکی را هم دگرگون کرده است. در بریتانیا، ضرابخانه سلطنتی اعلام کرده که در مسیر ثبت رکورد تاریخی فروش است و بزرگترین سفارش همزمان طلا و نقره در تاریخ خود را به ارزش بیش از ۵۰ میلیون پوند ثبت کرده است. در مقابل، در جنوب آفریقا و آمریکای لاتین، افزایش قیمت باعث رشد استخراج غیرقانونی و حتی فعالیت باندهای قاچاق شده است.
افزایش قیمتها همچنین به کمبود عرضه نقره انجامیده است؛ فلزی که به دنبال صعود طلا، خود نیز به ۵۲ دلار در هر اونس رسیده است. در بازار لندن، موجودی فیزیکی نقره به حداقل تاریخی رسیده و سکههای محبوب «بریتانا» در سایت ضرابخانه بریتانیا در عرض چند ساعت به فروش رفتهاند.
در ترکیه، جایی که طلا حدود ۲۰ درصد ثروت خانوارها را تشکیل میدهد، افزایش شدید قیمتها به گفته مؤسسه «کپیتال اکونومیکس» میتواند مصرف را تقویت کند؛ زیرا مردم احساس ثروتمندتر بودن میکنند. در هنگکنگ اما جهت عکس رخ داده است: خانوادههایی که سالها طلا را ذخیره کرده بودند، اکنون برای فروش به بازارها هجوم آوردهاند تا از قیمتهای بالای تاریخی بهره ببرند.
در ژاپن، تب خرید چنان شدید شده که شرکت «تاناکا پرشس متالز» یکی از بزرگترین تأمینکنندگان طلا، فروش شمشهای کوچک طلا و پلاتین را موقتاً متوقف کرده است. به گفته بروس ایکمیزو، رئیس انجمن بازار طلای ژاپن، «رفتار سرمایهگذاران ۱۸۰ درجه تغییر کرده است؛ مردم ضعف ین و تورم را احساس میکنند و متوجه شدهاند که نگهداری نقد، یعنی از دست دادن ارزش پول.»
طلای واقعی یا توهم ثبات؟
روند فعلی یادآور دهه ۱۹۷۰ است، زمانی که جهش تورمی به صعود تاریخی طلا انجامید، اما در اوایل دهه ۱۹۸۰ سقوطی دردناک در پی داشت. چنین الگویی در سال ۲۰۱۱ نیز تکرار شد. در غیاب درآمد و بازده قابلاندازهگیری، قیمت طلا بیش از هر دارایی دیگر به احساسات جمعی وابسته است؛ و همین، آن را به بستری برای سودهای بزرگ و سقوطهای دردناک تبدیل میکند.
در این میان، ارتباط سنتی میان نرخهای واقعی بهره و قیمت طلا نیز در حال از بین رفتن است. در گذشته کاهش نرخ واقعی بهره به معنای جذابیت بیشتر طلا بود، اما پس از همهگیری کرونا، این رابطه معکوس شده است؛ طلا حتی در کنار نرخهای بالاتر رشد کرده است. آنچه همچنان برقرار مانده، رابطهی معکوس طلا با دلار است: هرچه دلار تضعیف میشود، طلا ارزانتر و جذابتر میگردد.
پایان باز؛ طلای پرشور در جهانی بیاعتماد
اکنون که دلار در مسیر ضعیفترین سال خود از ۲۰۱۷ قرار دارد، طلا بهترین آغاز خود از دهه ۱۹۷۰ را تجربه میکند. اما پرسش اصلی باقی است: این تب تا کِی ادامه خواهد داشت؟ کارشناسان معتقدند که تنها یک عامل میتواند صعود طلا را متوقف کند: بازگشت «عقل سلیم» به سیاستهای مالی آمریکا و مهار بدهیها. در غیر این صورت، تا زمانی که جهان میان تورم، بدهی و بیثباتی سیاسی سرگردان است، درخشش فلز زرد ادامه خواهد داشت؛ شاید نه بهعنوان یک سرمایهگذاری منطقی، بلکه بهعنوان نماد آخرین پناهگاه اعتماد در دوران فرسایش ارزش پول.