تومان نیوز: قیمت طلا در سال ۲۰۲۵ با عبور از مرز ۴۳۸۰ دلار و رشد بیسابقه ۵۵ درصدی، تحتتأثیر ترکیبی از نگرانیهای پنهان اقتصادی، روایتهای اغراقشده درباره دلار و جهش کمسابقه سفتهبازی، داغترین بازار یک دهه را رقم زده است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی بازارهای مالی(ایستانیوز)، بازار جهانی طلا در سال ۲۰۲۵ یکی از پرشتابترین دورههای تاریخی خود را تجربه میکند؛ دورهای که در آن قیمت این فلز گرانبها نهتنها رکوردهای جدید ثبت کرده، بلکه حتی پس از اصلاحهای سنگین نیز دوباره اوج گرفته است. عبور قیمت از ۴٬۳۸۰ دلار در هر اونس و رشد بیش از ۵۵ درصدی از ابتدای سال، پرسش مهمی را پیش روی تحلیلگران قرار داده است: چه عاملی واقعاً موتور محرک این صعود است؟
در حالی که بسیاری از معاملهگران این روزها از اصطلاحات دستهای قوی و دستهای ضعیف برای توصیف بازیگران بازار استفاده میکنند، واقعیت آن است که رفتار گروههای مختلف سرمایهگذار، تصویر پیچیدهتری از این بازار ارائه میدهد؛ تصویری که نه با یک نظریه، بلکه با سه روایت اصلی قابل توضیح است.
حرکت سرمایهگذاران بزرگ؛ پناه به طلا در سایه ترس از بحرانهای پنهان
یکی از تفسیرهای رایج درباره جهش طلا، نقش سرمایهگذاران نهادی است؛ گروهی که معمولاً در دوران بحران، به دلیل اندازه پرتفوی و الزامات مدیریت ریسک، به سمت داراییهای امن حرکت میکنند. اما اینبار شرایط متفاوت است.
با وجود اینکه جنگهای منطقهای، تنشهای ژئوپلیتیکی یا نگرانی از رکود اقتصادی در جهان مطرح شده، اقتصادهای بزرگ هنوز وارد چرخه رکود نشدهاند و بازار سهام آمریکا حتی طی سال گذشته بیش از ۳۰ درصد رشد داشته است. نرخهای بهره واقعی نیز همچنان بالاست؛ موضوعی که معمولاً مانع رشد طلا میشود. با این حال، قیمت طلا تقریباً خطی و بدون توقف صعود کرده است.
این تناقض نشان میدهد سرمایهگذاران نهادی صرفاً به دنبال پناهگاه نیستند بلکه شاید از ریسکهای بزرگتری که هنوز در آمار رسمی دیده نمیشود، نگران هستند. اختلال در تجارت جهانی، طولانی شدن تعطیلی دولت آمریکا، تشدید تنش با چین، یا احتمال ترکیدن حباب سهام شرکتهای هوش مصنوعی چالشهایی هستند که نگرانی درباره آینده اقتصاد را تشدید می کند. هرچند این عوامل تاکنون در بازارها نوسانات کوتاهمدت ایجاد کردهاند، اما هیچیک بهتنهایی نمیتواند این روند صعودی مداوم را توضیح دهد.
سناریوی بیاعتباری دلار؛ واقعیت یا بزرگنمایی؟
گروهی از تحلیلگران معتقدند موج خرید طلا در میان بانکهای مرکزی دلیل اصلی جهش قیمت است. آنها استدلال میکنند بیثباتی سیاسی در آمریکا، افزایش بدهی دولت و نگرانی درباره استقلال فدرالرزرو باعث شده برخی کشورها بخواهند وابستگی خود به دلار را کاهش دهند.
اما شواهد بازار تصویر دیگری ارائه میدهد. اگر واقعاً داراییهای دلاری در حال فروش گسترده بود، باید نرخ بازده اوراق بلندمدت آمریکا افزایش مییافت و ارزش دلار در برابر ارزهای دیگر سقوط میکرد؛ اتفاقی که رخ نداده است.
افزون بر این، دادههای بینالمللی نشان میدهد بخش عمده افزایش سهم طلا در ذخایر رسمی کشورها ناشی از رشد قیمت طلاست، نه خرید فیزیکی گسترده. خریدهای واقعی بانکهای مرکزی نیز، اگرچه در برخی کشورها قابل توجه بوده، اما از نظر حجم نمیتواند موتور اصلی جهش شدید امسال باشد. دادههای صندوق بینالمللی پول حتی از کاهش سرعت خرید بانکهای مرکزی در ماههای اخیر خبر میدهد.
بنابراین روایت گریز بانکهای مرکزی از دلار بیش از آنکه یک واقعیت قطعی باشد، یک برداشت اغراقآمیز است.
نقش پررنگ سفتهبازان؛ پول داغ چگونه بازار طلا را شعلهور کرد؟
جدیترین توضیح درباره رفتار بازار، به نقش سفتهبازان و جریانهای پرنوسان در بازارهای مشتقه مربوط میشود. آخرین دادههای موجود نشان میدهد تعداد قراردادهای خرید از سوی صندوقهای پوشش ریسک به رکورد جدیدی معادل بیش از ۶۰۰ تن طلا رسیده است. همزمان صندوقهای قابل معامله مبتنی بر طلا نیز طی ماههای گذشته ورودی خالص مثبت داشتهاند. این جریان پرشتاب سرمایهگذاری توضیح میدهد چرا پس از هر اصلاح قیمتی، طلا دوباره اوج میگیرد. به بیان دیگر، بخش عمده معاملات در دست بازیگرانی است که با کوچکترین سیگنال، وارد یا خارج میشوند و همین رفتوآمد سریع پول، نوسانهای شدید ایجاد میکند.
وقتی در ماه گذشته جریان سرمایهگذاری صندوق های قابل معامله کاهش یافت و بخشی از صندوقهای پوشش ریسک اقدام به فروش کردند، قیمت طلا حدود ۱۰ درصد افت کرد. اما بازگشت دوباره سرمایهها به این صندوق ها باعث شد روند صعودی مجدداً آغاز شود. این رفتار نشان میدهد بازار طلا بیش از هر زمان دیگر به پول داغ وابسته شده است.
رشد خودتقویتشونده
تحلیلگران معتقدند آنچه ابتدا بهعنوان افزایش محدود تقاضای بانکهای مرکزی آغاز شد، بهسرعت به یک روند شتابگرفته سفتهبازی تبدیل شده است. هرچه قیمت بالاتر میرود، معاملهگران بیشتری برای سودگیری وارد بازار میشوند و همین ورود، قیمتها را بیشتر افزایش میدهد.
این رفتار همان معامله مومنتوم است؛ استراتژیای که در آن سرمایهگذاران فقط به دنبال حرکت بازار هستند و توجهی به ارزش ذاتی دارایی نمیکنند. چنین روندهایی معمولاً تا زمانی ادامه پیدا میکند که یکی از بازیگران بزرگ از بازار خارج شود یا عاملی بنیادی جهت قیمت را تغییر دهد. اما هرچه این حرکت طولانیتر شود، سقوط احتمالی آینده نیز شدیدتر خواهد بود. به همین دلیل بسیاری از تحلیلگران نسبت به خطر افزایش آسیبپذیری بازار هشدار میدهند.
صعودی که ممکن است در اوج متوقف شود
در ادبیات معاملهگری طلا، دستهای قوی به سرمایهگذارانی گفته میشود که حتی در دوران افتهای سنگین، همچنان به رشد بلندمدت طلا باور دارند. اما مشکل زمانی آغاز میشود که حرکت قیمت بیش از حد شتاب بگیرد و تحت تأثیر موجهای سفتهبازی قرار گیرد. اگر روند صعودی فعلی صرفاً بر پایه ورود پول داغ باشد، نه تقاضای پایدار، آنگاه زمانی که سفتهبازان بزرگ تصمیم به خروج بگیرند، بازار میتواند افتی ناگهانی و شدید را تجربه کند. تحلیلگران هشدار میدهند هرچه صعود فعلی طولانیتر شود، ریسک سقوط هم بزرگتر خواهد شد.
پیشبینیهای موجود نشان میدهد احتمال عبور طلا از مرز ۵ هزار دلار تا پایان ۲۰۲۶ دور از ذهن نیست. اما همانطور که اوجگیری قیمت غیرمنتظره سال ۲۰۲۵ بسیاری از پیشبینیها را باطل کرد، امکان تغییر ناگهانی روند نیز وجود دارد. در شرایطی که شاخصهای اقتصادی، سیاست پولی، جنگهای منطقهای و حتی ریسک ترکیدن حباب سهام هوش مصنوعی همگی در حال تغییر هستند، طلا در نقطهای ایستاده که هر خبر جدید میتواند محرک یک جهش یا سقوط باشد. به همین دلیل تحلیلگران توصیه میکنند سرمایهگذاران نباید صعود بیوقفه ماههای اخیر را نشانهای از مصونیت همیشگی طلا تلقی کنند.





















