تومان نیوز:هفده سال پس از ظهور بیتکوین، بازار رمزارزها اکنون با افت شدید قیمت و نبود عوامل افزایشی جدید در نقطهای تعیینکننده ایستاده است. وابستگی روزافزون رمزارزها به بازارهای مالی، ریسک سرایت به سایر داراییها را بالا برده و ساختار شرکتهایی که بر فرض رشد دائمی کریپتو بنا شده بودند، به شدت تحت فشار قرار گرفته است.
به گزارش پایگاه خبری تومان نیوز(toomannews)،هفده سال پس از ظهور نخستین رمزارز، صنعتی که روزی در حاشیه نظام مالی قرار داشت، امروز به یکی از بازیگران اصلی اقتصاد جهانی تبدیل شده است. رمزارزها از دوران تردید عبور کردهاند و اکنون بانکها، صندوقهای سرمایهگذاری و حتی برخی نهادهای دولتی به شکلی رسمی وارد این بازار شدهاند. با این حال، نقطهای که قرار بود آغاز فصل جدیدی از شکوفایی باشد، به شکل شگفتانگیزی به مرحلهای از سردرگمی و سقوط بدل شده است. بیتکوین که در اوج اکتبر به ارزش ۲.۵ تریلیون دلار رسیده بود، اکنون به کم تر از ۹۰ هزار دلار عقبنشینی کرده و بازار در جستوجوی روایت جدیدی برای ادامه مسیر است.
پایان رؤیای رشد بیوقفه
رمزارزها همواره بر ستون انتظار از آینده تکیه داشتهاند؛ داراییهایی که نه درآمد تولید میکنند و نه پشتوانه فیزیکی دارند بلکه بر پایه امید به افزایش قیمت در سالهای آتی معامله میشوند. اما حالا این امید، با رسیدن بیتکوین به سطحی از بلوغ و پذیرش گسترده، کارکرد سابق را از دست داده است. زمانی که یک دارایی در دسترس همه قرار میگیرد و ورود به آن سادهتر از همیشه میشود، دیگر نمیتواند با همان سرعت گذشته رشد کند. همین مسئله امروز بزرگترین چالش بیتکوین و سایر رمزارزهاست.
در سالهای گذشته، هر جهش قیمتی با یک خبر یا انتظار از افزایش نقدینگی دوران کرونا تا مجوزهای نظارتی، ایجاد صندوقهای ETF و سپس تغییر فضای سیاسی آمریکا جدید همراه بود. اما بازار اکنون تقریباً تمام این مراحل را پشت سر گذاشته و عامل افزایشی جدیدی پیش روی خود نمیبیند. دسترسی آسان، پذیرش نهادی و زیرساختهای قانونی، همگی محقق شدهاند. بنابراین جایی برای غافلگیری مثبت وجود ندارد و همین موضوع رونق را به رکود تبدیل کرده است.
افزایش اثرگذاری بر دیگر بازارها
یکی از جنبههایی که کمتر مورد توجه قرار میگیرد، میزان پیوند عمیق رمزارزها با سایر بازارهای مالی است. روزگاری رمزارزها حبابی کوچک و جدا از اقتصاد جهانی محسوب میشدند اما امروز رفتار آنها میتواند بر بازارهای بزرگتری مانند سهام، فناوری و حتی بازارهای کالایی اثر بگذارد. کاهش اخیر بیتکوین، نمونهای روشن از این وابستگی است.
در سال ۲۰۲۰ و پس از آن، رمزارزها به تدریج از یک دارایی مستقل به بخشی از پورتفوی سرمایهگذاران بزرگ تبدیل شدند. سرمایهگذاران نهادی برای پوشش ریسک یا تنوعبخشی، وارد کریپتو شدند و همین ورود، همبستگی آن را با شاخصهای مهم مانند نزدک افزایش داد. اکنون که بیتکوین ریزش کرده، سرمایهگذاران نگران هستند این موج منفی به بازار سهام نیز سرایت کند.
این همبستگی، پیامد مستقیم پذیرفتهشدن رمزارزهاست. هرچه تعداد بازیگران حرفهای در این بازار بیشتر شود، رفتار آن بیش از گذشته به ساختارهای سنتی شبیه میشود و نوسانات آن میتواند واکنشی مشابه سایر داراییهای پرریسک ایجاد کند. البته این به معنای پایان استقلال رمزارز نیست، اما نشان میدهد مسیر آینده آن دیگر از خطکشیهای اقتصاد کلان جدا نیست.
زمانی که خوشبینی بیش از حد به فاجعه میانجامد
سقوط اخیر تنها ناشی از نبود روایت جدید نیست؛ بخش مهمی از مشکل به رفتار سرمایهگذاران و شرکتهایی بازمیگردد که بر فرض ادامه رشد بیوقفه بازار، ساختارهای مالی خود را شکل دادهاند. نمونه بارز این وضعیت، شرکتهایی هستند که خود را به شکلی افراطی به بیتکوین گره زدهاند. این شرکتها با استقراضهای سنگین و خرید انبوه بیتکوین، روند افزایش قیمت را تقویت کردند، اما اکنون هر کاهش قیمتی میتواند آنها را به مرز ورشکستگی برساند.
کاهش ارزش بیتکوین باعث شده است ارزش بازار برخی از این شرکتها از ارزش دارایی رمزارزی آنها هم پایینتر بیاید. این وضعیت خطر ایجاد فروشهای اجباری را افزایش میدهد؛ فروشهایی که مانند دومینو میتواند موج ریزش را تشدید کند. این نخستینبار نیست که بازار با چنین چرخهای روبهرو میشود، اما امروز بهدلیل گستردگی سرمایهگذاران، اثر آن میتواند بسیار عمیقتر باشد.
پذیرش قانونی؛ فرصتی که به قدر کافی بزرگ نبود
اگرچه بسیاری از دولتها و قانونگذاران هنوز با رمزارزها با احتیاط برخورد میکنند، اما قوانین و سازوکارهای جدیدی در کشورهای مختلف ایجاد شده که امکان فعالیت رسمی این صنعت را فراهم کرده است. در آمریکا، سیاستگذاران جدید به شکلی کمسابقه با صنعت رمزارز همسو هستند. صندوقهای سرمایهگذاری امکان عرضه محصولات مبتنی بر بیتکوین را پیدا کردهاند و حتی برخی بانکهای مرکزی، هرچند بسیار محدود، شروع به خرید رمزارز کردهاند.
اما همه این موفقیتها در مقایسه با حجم بازار جهانی چندان بزرگ به نظر نمیرسد. برای مثال، خرید رمزارز توسط بانک مرکزی یک کشور اروپایی، تنها در حد چند میلیون دلار بوده است، در حالی که ذخایر ارزی آن بانک به صدها میلیارد دلار میرسد. به همین دلیل، این پیشرفتها هرچند نمادین و مثبت هستند، اما تأثیر قطعی بر رونق بازار ندارند.
رمزارز زمانی رشد میکند که ورود بزرگی مانندد ورود یک دولت، یک بانک بزرگ یا جریان سرمایهگذاری تازه رخ دهد. اما در ماههای اخیر خبری از چنین اتفاقاتی نیست. بنابراین پذیرش قانونی، هرچند دستاورد مهمی است، اما نمیتواند موتور رشد بازار باشد.
بازار در انتظار چه تغییری است؟
بازار رمزارزها اکنون در مرحلهای ایستاده است که برای ادامه مسیر نیازمند یک روایت جدید است. این صنعت از مرحله پذیرش عبور کرده و اکنون در مرحله جستوجوی کاربرد قرار دارد. به عبارت دیگر، تا زمانی که رمزارزها تنها ابزار سفتهبازی باشند، ظرفیت رشد آنها محدود است. اما اگر بتوانند به بخش مهمی از نظام مالی، تجارت بینالمللی، یا زیرساختهای دیجیتال تبدیل شوند، چشمانداز متفاوتی شکل میگیرد.
رمزارزها برای عبور از این مرحله نیازمند سه تحول مهم هستند. نخست، توسعه کاربردهای واقعی در حوزه پرداخت و انتقال ارزش از اهمیت برخوردار است. اگرچه امروز بیتکوین در بسیاری از کشورها قابل خریدوفروش است، اما در زندگی روزمره مردم حضور گسترده ندارد. دوم، ورود سرمایه کلان از نهادهای بزرگ دولتی یا مالی که میتواند موج جدیدی از رشد ایجاد کند. سوم، تغییرات ساختاری در فناوری و شبکههای بلاکچین که بتواند کارایی و جذابیت این داراییها را افزایش دهد.
در این میان سناریوی جذاب برای عاشقان کریپتو میتوان ورود دولت آمریکا به این بازار باشد. در ماههای اخیر برخی حامیان رمزارز پیشنهاد کردهاند دولت آمریکا ذخایر رسمی خود را با خرید بیتکوین افزایش دهد. این پیشنهاد از سوی برخی نمایندگان سیاسی نیز حمایت شده است. اگر چنین رخدادی اتفاق بیفتد، بدون تردید نقطه عطفی بزرگ برای بازار رمزارز خواهد بود. اما شواهد فعلی نشان میدهد احتمال چنین مداخلهای بسیار پایین است. دولتها معمولاً در مواجهه با داراییهای پرریسک محافظهکارانه عمل میکنند و ورود به بازاری که نوسانات دو رقمی روزانه دارد، احتمالاً آخرین گزینه آنهاست. با این حال، همانطور که تاریخ بازار رمزارز نشان داده، هیچچیز غیرممکن نیست. این صنعت بارها مسیرهایی را پیموده که پیشبینیناپذیر بودهاند. بنابراین حتی اگر احتمال چنین رویدادی کم باشد، نمیتوان آن را کاملاً نادیده گرفت؛ زیرا تنها یک خبر بزرگ کافی است تا بازار دوباره شعلهور شود.
صنعتی که بزرگ شد و حالا باید بالغ شود
بازار رمزارزها امروز در مرحلهای بسیار متفاوت نسبت به سالهای ابتدایی عمر خود قرار دارد. این صنعت نه یک حباب کوچک است و نه یک تهدید بیرونی برای نظام مالی محسوب میشود. اکنون رمزارزها بخشی از ساختار اقتصادی جهان است. همین بلوغ، چالشهای جدیدی ایجاد کرده است. رمزارزها دیگر نمیتوانند تنها با تکیه بر هیجان رشد کنند و برای ادامه مسیر نیازمند منطق اقتصادی، کاربردهای واقعی و ورود سرمایههای پایدار هستند.
سقوط اخیر بیتکوین نشانه پایان راه نیست و آغاز مرحله جدیدی است؛ مرحلهای که در آن بازار باید یاد بگیرد چگونه بدون اتکای صرف به روایتهای هیجانی حرکت کند. رمز موفقیت آینده رمزارزها در توانایی آنها برای تبدیلشدن به بخشی ضروری از نظام مالی، نه صرفاً یک گزینه جذاب سفتهبازی، نهفته است.
این صنعت اگر میخواهد موج بعدی رشد را تجربه کند، باید از قالب داراییهای پرهیجان خارج شود و وارد مرحلهای از پایداری و کارکرد واقعی گردد. آینده رمزارزها همچنان باز است؛ اما مسیری که پیش رو دارند، دشوارتر، عمیقتر و البته بالغتر از گذشته خواهد بود.





















