تومان نیوز:مدتهاست در ایران، ترجیح کاربست ارزهای دیگر در مبادلات تجاری کشور به جای دلار، به یک سودای ایدئولوژیک، حتی فراتر از توان عملیاتی بالفعل اقتصاد ایران بدل شده است.
به گزارش پایگاه خبری تومان نیوز(toomannews)، آبوتاب ناشی از ذوقزدگی افول احتمالی آمریکا و طلوع چین، باعث شد در سیاستگذاری دیپلماسی، انرژی و حتی پولی کشور، این ذوقزدگی حاوی بنمایههای ایدئولوژیک به سطوح برنامهریزی نشت و تصمیمگیری عقلایی را مات خود کند.
با این حال با نگاهی به آخرین حجم تبادلات پولی در شبکه سوئیفت، میتوان به عینه مشاهده کرد که سهم دلار از تبادلات تجاری جهان به ۴۸ درصد رسیده که بالاترین میزان در ۱۱ سال اخیر است.
درواقع دلار نهتنها دچار افول جدی حکمفرمایی از عهد برتونوودز تاکنون نشده، بلکه تا اندازه بسیار زیادی، جهانروایی پولی خود را حفظ کرده است و در هر ۳ فاکتور مهم پولی یعنی وسیله حفظ ارزش بودن، یکای محاسباتی بودن و وسیله ترجیحی در مبادلات بودن، فراگیرترین ارز موجود در جهان است.
با این همه، این پرسش پیش میآید که چرا دولتهای قبلی و دولت فعلی در ایران، همصدا با برخی اصوات بلند تجاری در جهان، خواهان چنین تغییر پرریسکی شده بود؟
ریشه نخست این موضوع را باید در دلاریزه شدن اقتصاد ایران و کشورهای مشابه مشاهده کرد (مانند ونزوئلا، آرژانتین، زیمباوه و غیره)؛ به عبارت دیگر پول ملی ایران و کشورهای یاد شده، به دلیل لنگر شدن واردات به دلار، با افزایش تورم، زمین را به دلار به عنوان ارزی که اثر کمتری از تورمهای داخلی میپذیرد واگذار کردند.
بخش دیگری از کشورها که حجم تبادلات تجاری بسیار بالاتری دارند، نظیر چین و هند و عربستانسعودی و اماراتمتحده، به دلایل دیگری که ریشه در سیاستهای مدیریت ریسک این کشورها دارد به سیاست polymoney (چند ارزگرایی) روی آوردند.
کشورهای دیگری نظیر روسیه با دلایل ایدئولوژیک برجای مانده از ذهنیت دوران جنگ سرد به چنین بازی پیچیدهای ورود کردند. با این حال ایران نه حجم تجارت کشورهایی چون چین و هند را دارد و نه غلظت دلایل ایدئولوژیکیاش به میزانی است که روسها برای این رویکرد غیرواقعگرایانه به کار بستند.
الگوی درهم شکسته روسی
روسیه برای ترک وابستگی به دلار، در شرایطی که تلاش کرد اروپاییها را وادار به خرید نفت و گاز خود برپایه روبل کند- تا ارزش پولش بر اثر سیاستهای تنبیهی و تحریمی ایالاتمتحده بیش از پیش سقوط نکند و انتظارات تورمی داخلی نیز بیشتر نشود- ولی در این عرصه موفق نبود و از سوی دیگر با اتکای بیشتر به چین برای تامین کالاهای اساسی مورد نیاز خود، به شدت به یوآن وابسته شد.
حجم تجارت روسیه و چین در سال گذشته به ۱۸۵ میلیارد دلار رسید که تراز آن شدیدا به ضرر روسها بود؛ روسها مجبور به تبادلات یوآنی بیش از پیش هستند. یعنی روسها از عرصه یک وابستگی پولی به دلایل سیاسی، به یک وابستگی پولی دیگر فروغلتیدند.
هند و اندونزی نیز که از روپیه هند به عنوان ارز پایه مبادلات طرفینی استفاده میکنند، هنوز نتوانستهاند سهم دلار را از تبادلات تجاری خود به صفر برسانند و بیش از ۵۰ درصد از تجارت خود را همچنان برپایه اتکای به دلار انجام میدهند.
سایر کشورها نیز همچنان بخش بسیار بزرگی از تجارت خود را برپایه دلار انجام میدهند و این در شرایطی است که آمریکا کمتر از ۲۲ درصد از تجارت جهان را به خود اختصاص داده است.
در ایران، با همین طناب پوسیده، سرمایههای ملی فراوانی به ته چاه سقوط کرد و کشور گرفتار مصیبتهای اقتصادی پرشماری شد.
به عنوان مثال در فقره مربوط به داراییهای بلاکشده ایران در کره جنوبی، به علت تبدیل داراییها به وون کره- که البته از ارزهای نسبتا قدرتمند آسیایی بهشمار میرود- یک میلیارد دلار از داراییهای ایران به علت کاهش نرخ برابری وون در برابر دلار، کاهش چشمگیری پیدا کرد.
خواباندن مچ ارزهای مدعی
در همین چند ماه اخیر به علت افزایش نرخ بهره در ایالاتمتحده، قدرت دلار به مراتب به بالاترین حد در ربع قرن اخیر رسیده و نرخ برابری دلار با ین ژاپن به شکل تحقیرکنندهای به نفع دلار افزایش یافته است.
برای نخستینبار از زمان پذیرش اروپایی ارز یورو بعد از همهپرسی لیسبون در سال ۲۰۰۲ تاکنون، نرخ دلار در برابر یورو به تساوی رسیده و هر دلار با یک یورو برابری میکند.
روپیه هند، وون کره، رنمینبی و یوآن چین، پزو مکزیک و دلار استرالیا و کانادا و رئال برزیل نیز شاهد کاهش ضرایب برابری خود در برابر دلار، به نفع دلار بودهاند.
این افزایش چشمگیر در پایه جهان رواترین ارز جهان، نشان میدهد که تبدیل داراییها به سایر ارزها، جنون است و کسانی که این اقدام را در ایران انجام دادهاند، از تصمیمسازان تا تصمیمگیران باید توسط قوه قضاییه مورد محاکمه واقع شوند زیرا مصداق زیرپا گذاشتن اصل ۴۳ قانون اساسی به دلیل حیف و میل کردن داراییهای ملی با ندانمکاری خود بودهاند.
در کشورهایی که ارزش پول به مراتب ضعیفتری از ارزهای یادشده دارند، این احتیاط در مدیریت منابع و مصارف و البته سیاستهای ارزی کشور باید با سختگیری بیشتری همراه باشد، زیرا تقویت بیش از پیش دلار در چنین شرایطی به معنای افزایش هزینههای واردات در کشور است و در نتیجه در چنین شرایطی که به علت سیاستهای غلط پوپولیستی منابع کشور با سرکوب نرخ ارز و تخصیص ارز ترجیحی به عدهای رانتخوار به هدر رفت، فقر تعمیق خواهد شد.
برپایه آخرین آمارهای صندوق بینالمللی پول شاخص AFE (شاخص وزن تجاری دلاری در برابر ارزهای تجاری قدرتمند) به بالاترین حد ممکن از سال ۲۰۰۸ میلیادی تاکنون رسیده است و دلار بار دیگر به همگان ثابت کرد که آقای همه پولهای فیات در دنیاست.
مطابق با این گزارش به دلیل افزایش میزان پسانداز جهانی در سالهای گذشته، قدرت دلار نیز ۷/۸ درصد افزایش یافته است که به شدت بر کشورهای فقیر متکی به واردات کالاهای اساسی اثر منفی میگذارد.
تاکید بر تعیین نرخ ارز ترجیحی در این شرایط از سویی و تبدیل منابع ارزی بسیار محدود کشور به ارزهای آسیبپذیر دیگر (آن هم در شرایطی که ذخایر ارزی این کشورها نه بر پایه ارز ملی خودشان بلکه عمدتا برپایه دلار و بعضا یورو شکل گرفته است)، چه معنایی جز حیف و میل منابع ارزی کشور دارد؟
دلارزدایی یا دلاریزه کردن بیش از پیش؟
حالا با نگاهی به شرایط فعلی میتوان دقیقتر دریافت که چرا کشورهایی مانند ایران با تولید ناخالص داخلی پایین و ذخایر ارزی نهچندان قابل اتکا و داراییهای خارجی نهچندان در دسترس و پول ملی تقریبا بیخاصیت و سهم ناچیز از تجارت جهانی، نمیتوانند سهمی در پازل تغییر موازنه علیه دلار داشته باشند.
به همین میزان باید افرادی را که با صدای بلند و انحصارات رسانهای در تلاش برای دلارزدایی از منابع ارزی کشور و تجارت ایران بودند را زیر ذرهبین افکار عمومی برد، زیرا نتیجه نهایی چنین رویکرد رادیکالی، دلاریزهتر شدن اقتصاد ایران و قفل شدن بیشتر لنگر واردات کشور به دلار شده است و با هر نوسانی در قیمت دلار (که معمولا حالت صعودی دارد)، قیمت کالاهای مصرفی مورد نیاز مردم هم سر به فلک خواهد کشید.
یک بار برای همیشه باید بساط کاسبی ایدئولوژیک با جیب مردم، به اتمام برسد و مردم دیگر هزینههای بلندپروازی ایدئولوژیک کاسبان آمریکاستیزی در شئون تجاری و اقتصادی را ندهند و این مقدمهای مبارک برای جدایی اقتصاد از سیاست در ایران باشد.
منبع: jahanesanat